عنوان مقاله :
مقايسه اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي و آموزش بازسازي شناختي بر خودكارآمدي اجتماعي و عاطفي دانش آموزان داراي مشكلات يادگيري
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of Mindfulness-Based Cognitive Therapy and cognitive reconstructing training effectiveness on social and emotional self-efficacy in students with learning problems
پديد آورندگان :
فدايي وطن، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روان شناسي و آموزش كودكان استثنايي , استكي، مهنا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روان شناسي , قنبري پناه، افسانه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روان شناسي , كوچك انتظار، رويا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روان شناسي
كليدواژه :
شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي , بازسازي شناختي , خودكارآمدي اجتماعي , خودكارآمدي عاطفي , مشكلات يادگيري
چكيده فارسي :
هدف پژوهش، مقايسه تأثير شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي و آموزش بازسازي شناختي بر خودكارآمدي اجتماعي و عاطفي دانشآموزان داراي مشكلات يادگيري مي باشد. روش پژوهش نيمهآزمايشي با طرح پيشآزمون-پسآزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري شامل كليه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر تهران بود. نمونهگيري به صورت در دسترس، از مدرسه كوشش واقع در منطقه 1 تهران صورت گرفت. بدين منظور تعداد 45 نفر از دانشآموزاني كه بـالاترين نمـره را در مشكلات يادگيري كلورادو داشتند انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايشي و يك گروه كنترل گمارده شدند. آزمودنيها به پرسشنامههاي خودكارآمدي اجتماعي اسميت و بتز (2000) و مقياس خودكارآمدي عاطفي بورلي و همكاران (2008) پاسخ دادند. آزمودنيهاي گروه آزمايش اول به مدت 20 جلسه تحت آموزش ذهنآگاهي قرار گرفتند. آزمودنيهاي گروه دوم به مدت 20 جلسه تحت آموزش بازسازي شناختي قرار گرفتند. دادهها با استفاده از روش آماري تحليل كوواريانس تجزيه و تحليل شد. يافتهها نشان داد كه هر دو روش مداخلهاي شناخت درماني مبتني بر ذهنآگاهي و بازسازي شناختي موجب افزايش خودكارآمدي اجتماعي و خودكارآمدي عاطفي ميشود. آموزش ذهنآگاهي و بازسازي شناختي به دانشآموزان داراي مشكلات يادگيري، مداخله اي مؤثر براي افزايش خودكارآمدي اجتماعي و عاطفي در آنان ميباشد. بر مبناي نتايج اين پژوهش ميتوان به معلمان، مشاوران و روانشناسان آموزشگاهي پيشنهاد نمود كه با استفاده از اين روش درماني در بهبود مهارتهاي فردي و يادگيري دانشآموزان بكوشند.
چكيده لاتين :
The present study aimed studying the Comparison of Mindfulness-Based Cognitive Therapy and cognitive reconstructing training effectiveness on social and emotional self-efficacy in students with learning problems. This research method is a semi-experimental with pretest-posttest and control group design. The population was all Tehran first region middle school girl students. Research samples insists of 45 students who selected to take parting in the study and chose according to convenience judgmental sampling method after took identical test (Scale of Perceived Social Self-Efficacy (PSSE), Emotional Self-Efficacy Scale (ESES) and Colorado Learning Difficulties Questionnaire (CLDQ)) and then was divided into two experimental groups and one control groups randomly (30 experimental group and 15 control group). First experimental group received Mindfulness-Based Cognitive Therapy in 20 sessions, second experimental group received cognitive reconstructing training in 20 sessions, but control group did not receive any intervention. Data was analyzed through covariance analysis (ANCOVA). Research findings indicate that both intervention method increase social and emotional self-efficacy. Mindfulness-Based Cognitive Therapy and cognitive reconstructing training are effective for enhance motivation, self-efficacy, and self-esteem. Research results suggest that trainers, teachers and psychologists administer these intervention methods for the personal and educational improvement in learning disabled students
عنوان نشريه :
روانشناسي افراد استثنايي