پديد آورندگان :
كرم قديري، نرگس دانشگاه خوارزمي، تهران , حسن آبادي، حميدرضا دانشگاه خوارزمي، تهران , حاتمي، محمد دانشگاه خوارزمي، تهران , مجتبائي، رامين دانشگاه جانز هاپكينز بالتيمور - دانشكده سلامت بلومبرگ، آمريكا , نيكو سخن، اميركامران انجمن ديابت ايران، تهران , پاشا ميثمي، علي دانشگاه علوم پزشكي تهران - گروه پزشكي اجتماعي
كليدواژه :
توانمندسازي , ادراك علائم بيماري , ديابت نوع دو , شناخت جسمآگين , خود - مديريتي
چكيده فارسي :
مقدمه: اين مطالعه به منظور طراحي برنامههاي مداخلهاي براي بيماران ديابت نوع 2 بر اساس رويكرد توانمندسازي و نقش فعال بيمار در راستاي اتخاذ رفتارهاي خود - مديريتي و روانشناختي انجام شد.
روش: مطالعه از نوع آزمايشي - مقطعي بود كه به صورت كارآزمايي باليني تصادفي با 21 بيمار مبتلا به ديابت نوع 2 زن و مرد كه به طور تصادفي به سه گروه آزمايشي و كنترل تخصيص يافتند، انجام شد. بيماران مراجعه كننده به انجمن ديابت از مهر ماه تا بهمن 1395، سنجشهاي خط پايه شامل پرسشنامههاي دموگرافيك و باليني، پرسشنامههاي ادراك بيماري - تجديد نظرشده، رفتارهاي خود - مراقبتي، كيفيت زندگي، خود - كارآمدي، پريشاني و افسردگي را تكميل كردند و ميزان قند خون و هموگلوبين گليكوزيله اندازهگيري شد. سپس مداخلات به صورت دو گروه آزمايشي ويك گروه كنترل (در دو مرحله به صورت آموزش دانش ديابت و غير ديابت و مرحله دوم آموزش ژستهاي قدرت و خنثي) در جلسات گروهي و فردي انجام شد و سنجشهاي پاياني انجام شد. تجزيه و تحليل دادهها با نرمافزار رايانهاي اس. پي. اس. اس. نسخه 21 انجام شد.
نتايج: نمرات گروه آزمايشي و كنترل، قبل و بعد از مداخله اول از نظر كنترل قند خون، ادارك علائم بيماري (خردهمقياسهاي پيامد، كنترل و درمانپذيري، پيوستگي و بازنمايي هيجاني)، خود - مراقبتي و كيفيت زندگي به لحاظ آماري تفاوت معنيداري داشتند (0.01>p تا p<0.05). نمرات قبل و بعد از مداخله دوم نيز در خود - كارآمدي، احساس قدرت، رفتارهاي خود - مراقبتي، K-10، قند خون و هموگلوبين گليكوزيله به لحاظ آماري تفاوت معنيداري داشتند (0.01>p تا p<0.05).
بحث و نتيجهگيري: نتايج نشان داد كه اجراي برنامههاي توانمندسازي ميتواند كارايي بيماران را در رفتارهاي خود - مراقبتي، تغيير نگرش و ادراك علائم بيماري، شناخت جسمآگين و در نهايت كنترل قند خون و هموگلوبين گليكوزيله افزايش دهد. يافتههاي پژوهش حاضر در راستاي توجه به عوامل روانشناختي و خود - مديريتي موثر در پيشگيري از عوارض ديابت و كنترل موثرتر ديابت نوع دو است
چكيده لاتين :
Introduction: In new patient-training methods, the issue of patient empowerment has been presented which emphasizes the active role of patient in education and treatment. This study examined the impact of empowerment –based diabetes education (knowledge diabetes and embodied cognition) in promoting self-management behaviors in type 2 diabetic patients. Methods: This randomized clinical trial study was performed on 21 patients with type 2 diabetes. Patients referred to the Iran Diabetes Association from October to February 1395. They were assigned randomly into three groups in 2 intervention and control groups. The questionnaires were the demographic and clinical information, IPQ-R, DMSES, K-10, DSCS, DQOL, and BDI-II. Also, hemoglobin A1C and blood sugar were assessed. Empowerment program were conducted according to regulatory protocols in six sessions in each group. Hemoglobin A1C was measured before and three months after the intervention. Results: The results indicated that there was a significant difference in relation to blood sugar, illness perception (consequence, Personal and Treatment control, Illness coherence, Emotional representations), self-care and quality of life between the experimental group before and after the first intervention (P<0.001, P<0.05). However, it was not significant in control group (p>0.05). Scores before and after the second intervention in testosterone levels, self-efficacy, feeling of power, self-care behaviors, K-10, blood sugar and hemoglobin A1c were significant difference (P<0.001, P<0.05). However it was not significant in control group (p>0.05). Conclusion: The results showed that implementation of the empowerment program increased patients’ efficiency to self-management, change cognition and perception. The results that draw attention to the psychological factors effective in the prevention of diabetes complications and hence help in the conceptualization, planning and design of treatment policies for more effective control of type 2 diabetes.