الگوي خلاقانه شفافيت حكمراني خوب براي سازمان هاي سياستگذار در ايران

Creative Pattern of Transparency with an Emphasis on Good Governance for Policy Maker Organizations in Iran

زمينه: جهاني­ سازي و فناوري­ هاي اطلاعاتي، مزايايي براي سازمان­ها به­ دنبال دارد كه برخورداري از آن از طريق حاكميت شفاف ميسر مي شود. هدف: هدف اصلي پژوهش، طراحي الگوي خلاقانه شفافيت با رويكرد حكمراني خوب در سازمان­هاي سياستگذار بود. روش: روش پژوهش از نظر نوع داده، تركيبي و به ­لحاظ هدف، بنيادي است. گردآوري داده­ هاي­ كيفي به ­صورت مصاحبه دلفي، با نمونه­ گيري هدفمند و جامعه آماري مديران ارشد، متخصصان و سياستگذاران (33 تن)، و در بخش ­كمي به­ صورت پيمايشي، با جامعه مديران مياني، اجرايي، كارشناسان سازماني و نمونه ­گيري تصادفي طبقه­ اي ­خوشه ­اي (432 تن)، انجام شد. ابزار تحقيق در بخش­ كمي پرسشنامه محقق­ ساخته بود كه با روايي­ محتوايي و ضريب ­­آلفا بررسي شد. تحليل داده ­ها با آمار توصيفي و استنباطي شامل تحليل عاملي و معادلات­ ساختاري انجام شد. يافته ­ها: يافته ­ها نشان داد بعد شفافيت در بين ساير ابعاد از اهميت بالاتري برخوردار بوده و شامل 2 مؤلفه؛ ارزش عيني و ارزش ذهني، 3 زير­مؤلفه و 13 شاخص است، عناصر مرتبط با ارزش عيني از توجه بيش‌تري در سازمان­ها برخوردار بودند. نتيجه­ گيري: نتايج، ضمن ارائه الگويي كه پيامد آن حكمراني خوب بر اساس شفافيت است بيان نمود كه نگرش مديران براي شفاف­ سازي ارزش ذهني از حساسيت كمتري برخوردار بوده كه ضرورت توجه به ارزش ذهني در بروز شفافيت در سازمان­هاي سياستگذار را برجسته مي ­نمايد.

Background: Globalization and new information technologies provide benefits for organizations, however, it can be useful through transparent governance. Purpose: The main aim was to design a creative pattern of transparency with an emphasis on good governance in policymaker organizations. Methods: It was a mixed methodology in data type and fundamental research in terms of purpose. Qualitative data collection through Delphi interview questions was done, with targeted sampling and the statistical population of all senior managers, specialists, and policymakers (33 people). In the quantitative part, it was performed with all middle managers, executives, and organizational experts (432 people) through random stratified and cluster sampling by researcher-made survey questionnaires. The content validity and Cronbach alpha reliability were employed. Data were analyzed through descriptive and inferential statistics including factor analysis, and structural equations. Findings: The results indicated that transparency was the most important dimension including, 2 components of objective and subjective value, 3 subcomponents, and 13 indicators. In organizations, people pay more attention to transparency as an objective value Conclusions: The findings presented a new pattern that results in good governance based on transparency. The managers'­attitude is less sensitive to the subjective value of transparency. In policymaker organizations, people should pay more attention to the subjective value of transparency.