اثربخشي درمانگري تحريك الكتريكي مستقيم فراجمجمه اي كاتدي در بيماران مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداري

The effectiveness of cathodal transcranial direct current stimulation in patients with obsessive - compulsive disorder

زمينه: اختلال وسواس - ناخودداري يكي از اختلالات ناتوان ­كننده مي ­باشد كه هزينه­ هاي فردي و اجتماعي گسترده­ اي به همراه دارد. اين اختلال همبودي قابل ملاحظه ­اي با اختلال ­هاي افسردگي و اضطراب دارد و بسياري از بيماران مبتلا به آن به روان­درمانگري و دارودرمانگري پاسخ نمي­دهند. بنابراين آيا درمان ­هاي نسل جديد و غيرتهاجمي تحريك مغزي مي تواند بر بهبود نشانه ­هاي مرضي وسواس - ناخودداري موثر واقع شود؟ هدف: اين پژوهش با هدف بررسي اثربخشي درمانگري غيرتهاجمي تحريك الكتريكي مستقيم فراجمجمه ­اي كاتدي بر نشانه­هاي مرضي وسواس - ناخودداري، اضطراب و افسردگي بيماران مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداري انجام شد. روش­: 30 بيمار مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداري (15 نفر گروه آزمايشي و 15 نفر گروه پلاسيبو) با روش نمونه ­گيري در دسترس انتخاب شدند. در مرحله مداخله، آزمودني­هاي گروه آزمايشي به مدت 10 جلسه به صورت 2 جلسه در هفته و هر جلسه 20 دقيقه و با جريان 2 ميلي ­آمپر، تحت درمان تحريك الكتريكي مستقيم فراجمجه ­اي كاتدي قرار گرفتند و آزمودني­هاي گروه پلاسيبو تحريك الكتريكي مستقيم فراجمجه ­اي شم دريافت كردند. آزمودني ­هاي هر دو گروه با استفاده از مقياس وسواس - ناخودداري ييل – براون (گودمن و همكاران، 1989) ، مقياس درجه­ بندي مقياس اضطراب هاميلتون(1959) و مقياس­ افسردگي بك (1978) در جلسات اول و دهم ارزيابي شدند. يافته­ ها: نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه كاربرد تحريك الكتريكي مستقيم فراجمجه­ اي كاتدي در كورتكس اوربيتوفرونتال و تحريك الكتريكي مستقيم فراجمجه ­اي آنودي در ناحيه O2 منجر به كاهش معنادار نشانه­هاي مرضي وسواس - ناخودداري (0/001p<)، اضطراب (0/003p<) و افسردگي (0/004p<) در بيماران مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداري مي­ شود. نتيجه ­گيري: تحريك الكتريكي مستقيم فراجمجه ­اي كاتودي روش درماني غيرتهاجمي مؤثري براي بهبود نشانه­ هاي مرضي وسواس - ناخودداري، اضطراب و افسردگي در بيماران مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداري مي ­باشد

Background: Obsessive-compulsive disorder (OCD) is one of the disabling disorders associated with extensive personal and social costs. This disorder has a significant comorbidity with depression and anxiety disorders, and many of these patients do not respond to psychotherapy and medication. Thus can we develop a new and non-invasive brain stimulation techniques to improve obsessive-compulsive symptoms. Aims: This study aimed to investigate the effectiveness of cathodal transcranial direct current stimulation (c-tDCS) on obsessive-compulsive, anxiety, and depressive symptoms in patients with OCD. Method: Thirty OCD patients (15 patients in the experimental group and 15 patients in the placebo group) were selected by convenience sampling. In the intervention step, the experimental group received c-tDCS for 10 sessions (2 sessions per week, 20 minutes each session with 2 mA intensity) and the placebo subjects received the sham-tDCS. Subjects in both groups were evaluated using the Yale-Brown obsessive-compulsive scale(Goodman, 1989), the Hamilton anxiety rating scale(1959), and the Beck depression inventory(1978) in the first and tenth sessions. Results: The results of this study showed that the use of c-tDCS in orbitofrontal cortex and anodal transcranial direct current stimulation in O2 region resulted in significant reduction of obsessive-compulsive symptoms (p<0/001), anxiety (p<0/003), and depression (p<0/004) in OCD patients. Conclusions: tDCS is an effective non-invasive technique for the improvement of obsessive-compulsive symptoms, anxiety, and depression in OCD patients.