اثربخشي آموزش مهارت‌هاي هوش اخلاقي بر سازش‌يافتگي (عاطفي، آموزشي، اجتماعي) دانش‌آموزان زورگو

The effectiveness of moral intelligence skills training on adjustment (emotional, educational, social) in bully students

زمينه: تحقيقات نشان داده است كه آموزش مهارت­ هاي هوش اخلاقي اثرات مؤثري بر سازش يافتگي­ هاي عاطفي، آموزشي و اجتماعي دارد، اما آيا اين آموزش ها مي­ تواند بر دانش­ آموزان زورگو نيز مؤثر باشد؟ هدف: اين پژوهش با هدف تعيين اثربخشي اثربخشي آموزش مهارت‌هاي هوش اخلاقي بر سازش‌يافتگي (عاطفي، آموزشي، اجتماعي) دانش‌آموزان زورگو انجام گرفت. روش: روش پژوهش نيمه آزمايشي با طرح پيش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه‌ي‌ آماري پژوهش را تمامي دانش‌آموزان در حال تحصيل دوره‌ي متوسطه دوّم شهر اردبيل در سال تحصيلي 98-1397 تشكيل ‌مي‌دادند. با استفاده از روش نمونه‌گيري تصادفي خوشه‌اي، 40 دانش‌آموز انتخاب شده و به‌طور تصادفي در گروه آزمايش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) جايگزين شدند. شركت‌كنندگان گروه آزمايش، 11 جلسه آموزش مهارت‌هاي هوش اخلاقي بوربا (2005) را دريافت نمودند. براي جمع‌آوري داده‌ها از پرسشنامه‌ي سازش‌يافتگي سينها و سينگ (1993) و پرسشنامه‌ي تجديد نظر شده زورگو / قرباني اولويوس(1998) استفاده شد. داده‌ها با روش تحليل كوواريانس چندمتغيري مورد تجزيه‌ و تحليل قرار گرفتند. يافته ها: يافته‌ها نشان داد كه دانش‌آموزان زورگو گروه آزمايش نسبت به دانش‌آموزان زورگو گروه گواه در پس‌آزمون به‌طور معناداري سازش‌يافتگي (عاطفي، آموزشي، اجتماعي) بيشتري داشتند (0/01>p). نتيجه‌گيري: بنابراين، مي‌توان از آموزش مهارت‌هاي هوش اخلاقي براي افزايش سازش‌يافتگي (عاطفي، آموزشي، اجتماعي) دانش‌آموزان زورگو استفاده كرد.

Background: Research has shown that moral intelligence skill training has effective impacts on emotional, educational, and social adjustment, but could these trainings be also effective on bully students? Aims: The purpose of this study was to investigate the effectiveness of moral intelligence skills training on adjustment (emotional, educational, social) in bully students. Method: The research method was a quasi-experimental design with control group. The statistical population of the study included all high school students of the city of Ardabil in the academic year 2018-2019. 40 students were selected by using cluster random sampling and were randomly assigned to the experimental (20 individuals) and control groups (20 individuals). The experimental group received 11 sessions of Borba (2005) moral intelligence skills training. To collecte data, Sinha and Sing (1993) Adjustment Questionnaire and Olweus (1998) Bully/victim Questionnaire-revised were used. Data were analyzed by multivariate analysis of covariance. Results: The results showed that bully students in the experimental group had significantly more adjustment (emotional, educational, social) than the students in the control group in the post-test (p<0/01). Conclusions: Therefore, moral intelligence skills training can be used to increase adjustment of bully (emotional, educational, social) students.