عنوان مقاله :
مقايسه‌ي خودكنترلي رفتاري در نميرخ هاي مختلف اميدواري دانشجويان: تحليل فرد-محور
عنوان به زبان ديگر :
Comparing behavioral self-control in different hopeful profile: a person center analysis
پديد آورندگان :
ستايشي اظهري، محمد دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي , حبيب زاده، عباس دانشگاه قم - دانشكده علوم انساني
كليدواژه :
اميدواري , خودكنترلي رفتاري , تحليل خوشه‌اي , نيمرخ اميدواري
چكيده فارسي :
در جريان يادگيري، متغيرهاي زيادي مثل انگيزش، عزت‌نفس و سبك‌هاي يادگيري مي‌توانند بر يادگيري تأثير بگذارند. در اين ميان، شواهد پژوهشي نشان داده كه اميدواري يكي از عوامل مهم در بهبود عملكرد دانشجويان است. پژوهش حاضر با هدف تعيين نيمرخ انگيزش دانشجويان با استفاده از رويكرد فرد-محور و مقايسه خودكنترلي رفتاري با توجه به اين نيمرخ‌ها انجام شد.اين پژوهش يك مطالعه توصيفي- علي مقايسه‌اي است. تعداد 204 نفر دانشجوي دانشگاه قم كه به روش خوشه اي چندمرحله‌اي انتخاب شدند. مقياس‌هاي خودكنترلي تانجني (2002) و اميدواري اشنايدر (1991) را تكميل نمودند. براي تحليل داده ها از روش تحليل خوشه‌اي، تحليل واريانس يك‌راهه بهره گرفته شد. براساس نتايج حاصل از تحليل خوشه‌اي، سه خوشه انگيزشي براي دانشجويان به دست آمد: 38/2 در خوشه كميت پايين، 38/7 درصد در خوشه كميت متوسط، 25 درصد در خوشه كميت بالا قرار گرفتند. خودكنترلي رفتاري خوشه كميت پايين، كمتر از ساير خوشه‌ها بود.يافته‌هاي به‌دست‌آمده مي‌تواند به مسئولين حوزه آموزش كمك نمايد تا با طراحي برنامه‌هاي مداخله‌اي تربيتي در ارتقا و يا حفظ اميدواري دانشجويان به‌ويژه دانشجويان سال آخر، در طول سال‌هاي تحصيلي اقدامات مؤثري را انجام دهند.
چكيده لاتين :
Different variables such as motivation, self-esteem,
and learning methods can affect the learner during
learning activity. Therefore, educational research has
shown that motivation is one of the essential factors
for the improvement of student performances. Using a
person-oriented approach, the present study aimed to
determine the motivational profiles (clusters) of
students and to compare their self-control considering
these profiles. This study was conducted with a
comparative-descriptive method. The participants
were 204 university of Qom students that were choose
by multiple cluster sampling method. Participants
completed the Tangeny self-control (2002) and Snyder
hope scale (1991). The statistical methods was cluster
analysis, ANOVA. Cluster analysis revealed three
motivational profiles for the students: 38/2% of the
subjects were placed in the low quantity motivation
group, 38/7% were placed in the moderate quantity
motivation group, the high quantity motivation group
(25%). The behavioral self-control of low quantity
motivation group was lower than the other clusters.
The findings of this study will help those involved in
the field of education make effective attempts by
planning helpful educational program, so promote the
students’ learning motivations, particularly the senior
ones during the academic years.
عنوان نشريه :
رويش روان شناسي
