عنوان مقاله :
ديرينگي و حدوث نفس از ديدگاه ابنكمّونه و ابنسينا و نقد نظريه ابنكمّونه
پديد آورندگان :
نوري صفت، مرضيه دانشگاه اديان و مذاهب، قم , ملكي، محمد دانشگاه اديان و مذاهب، قم
كليدواژه :
ابنسينا , ابنكمّونه , ديرينگي , نفس , حدوث نفس , نقد نظريه ابنكمّونه
چكيده فارسي :
موضوع نفس يا معادلهاي آن در ديگر زبانها، همچون جان، از مسائل مهمي است كه از ديرباز تاكنون مورد توجه بشر بوده است. فيلسوفان و متفكران نيز در حوزه هستيشناسي تلاش خود را براي شناخت و تبيين آن به كار برده و آرا و نظريات گوناگوني بر جا نهادهاند. در افق فكري متفكران اسلامي نيز، از آغاز تاكنون، موضوع نفس جايگاه ويژه خود را داشته است و مشاهير مسلمان فلسفه و حكمت، البته با عنايت به آموزههاي وحياني، ديدگاهها و نظريات گوناگون و قابل توجهي ارائه كردهاند. اين مقاله بر آن است با مطالعه نگاه دو فيلسوف بزرگ جهان اسلام، يعني ابنسينا و ابنكمّونه، زاويهاي از زواياي پرشمار نفس، يعني «ديرينگي حدوث نفس» را بررسي كند؛ چراكه نگاه اين دو فيلسوف به اين مسئله متفاوت بوده است. در واقع در اين مقاله دو تفكر مشايي و مشايي با رويكرد اشراقي به چالش كشيده شده و در آخر نيز نظريه ابنكمّونه درباره حدوث و بقاي نفس نقد شده است.
چكيده لاتين :
The problem of soul (or its equivalents in other languages, such as “nafs” in Arabic and “jān” in Persian) is an important issue considered by people since very old times. Philosophers and intellectuals have tried to account for it in their ontologies, and have offered different theories. For Muslim intellectuals, the problem of soul has had a special place, and a variety of remarkable theories were proposed by prominent Muslim philosophers with an eye to Quranic doctrines. This paper considers two great philosophers of the Islamic world—Ibn Sīnā (or Avicenna) and Ibn Kammūna—in order to deal with an issue concerning the soul: its “eternity or incipience.” These two philosophers had different views of the matter. In this paper, we challenge these two views: Peripatetic and Illuminationist Peripatetic. We finally criticize Ibn Kammūna’s theory of the soul’s incipience and survival.
عنوان نشريه :
پژوهش نامه مذاهب اسلامي