عنوان مقاله :
بررسي موانع رشد شاخص هاي توسعه اقتصادي استان آذربايجان غربي از ديد فعالين حوزه صنعت در بخش خصوصي و دولتي: با تاكيد بر روش گراندد تئوري
پديد آورندگان :
رزاقي، سميه دانشگاه بوعلي سينا همدان - دانشكده اقتصاد و علوم اجتماعي - گروه اقتصاد , حيدري، حسن دانشگاه اروميه - دانشكده اقتصاد و مديريت - گروه اقتصاد
كليدواژه :
استان آذربايجان غربي , ضعف مديريتي , گراندد تئوري , نظريه توسعه نهادي , موانع توسعه
چكيده فارسي :
بر اساس ديدگاه متفكران پسا توسعه اي، مفهوم توسعه و توسعه نيافتگي امري صرفا توليدي و صنعتي نيست بلكه با توجه به درك معنايي افراد از هستي و زندگي و پذيرش تنوعات فرهنگي و زيستي، توسعه امري است كه افراد به عنوان الگوي مطلوب زندگي و رشد جوامع مد نظر دارند. از نظر آنان نظريه هاي توسعه قبلي، درك معنايي افراد و چگونگي تعامل انسان ها با تحولات صنعتي و رشد مدرنيزاسيون را ناديده گرفته اند. بر اين اساس، هدف از اين مطالعه تفسير معنايي دلايل توسعه نيافتگي استان آذربايجان غربي بر اساس روايت هاي فردي و تجربه هاي شخصي 32 نفر از مديران ارشد سازماني در استان و نيز صاحبان مشاغل و دست اندركاران صنعت اين استان طي مصاحبههاي عميق صورت گرفته، با استفاده از روش نظريه پردازي داده بنياد مي باشد. بر اساس نتايج حاصل، مشكلات مديريتي موجود در بدنه بخش دولتي و بخش خصوصي استان به عنوان مقوله هستهاي در موانع توسعه نيافتگي استان استخراج شده است. لذا بيماري عقب ماندگي استان آذربايجان غربي بيش از آنكه به جناح، فرد يا گروه خاصي اختصاص داشته باشد بيشتر ريشه در بسترهاي سياسي و اجتماعي حاكم بر پهنه مديريتي استان دارد. اين نتايج اشاره به ضرورت اجتناب ناپذير توجه جدي به حل مشكلات مديريتي استان و ايجاد تعامل هم افزا ميان حوزه هاي مختلف بخش دولتي، بخش خصوصي، مديران، بخش دانشگاهي و واحدهاي تحقيق و توسعه دارد. همچنين بر اساس نتايج حاصل از كدگذاري سه مرحله اي، مهمترين دلايل عقب ماندگي استان آذربايجان غربي شامل 29 زير مقوله بوده كه در قالب پنج مكانيزم 1) ضعف مديريت داخلي استان 2) ضعف مديريتي موجود در بين صاحبان صنايع 3) ضعف مديريت كلان در سطح كشور 4) مسائل فرهنگي استان و 5) ويژگي-هاي جغرافيايي استان قابل ارائه مي باشد.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي اقتصادي و توسعه