عنوان مقاله :
بازنمايي كالايي شدن روابط اجتماعي در فيلم هاي سينمايي
عنوان به زبان ديگر :
Representation the Commodification of Social Relationship in Cinema
پديد آورندگان :
اميرپناهي، محمد دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكدۀ علوم اجتماعي - گروه جامعهشناسي , باقرنژاد، الهه دانشگاه آزاد واحد تهران غرب - دانشكده علوم انساني
كليدواژه :
روابط اجتماعي , كالاييشدن , كالاييشدن , كالاييشدن , بازنمايي , فيلم سينمايي , ژانر
چكيده فارسي :
آثار هنري از جمله فيلمهاي سينمايي، ابزاري جهت بازنمايي و شناسايي گفتمانهاي موجود در هر جامعهاي بشمار ميآيد. فيلمهاي سينمايي با ژانرهاي مختلف از جمله اجتماعي، درام، دفاع مقدس يا جنگ داراي مفاهيم جدي و برآمده از متن جامعه و بازگوكننده كيفيات روابط اجتماعي و زندگي روزمره مردماناند. اين مطالعه به دنبال مطالعه بازنمايي كالاييشدن يا صبغه بازاري پيدا كردن روابط اجتماعي در فيلمهاي سينمايي در بازه زماني دهه 80 و 90 است. چهارچوب مفهومي با الهام از آراي ماركس، لوكاچ و پولاني كه از ديرباز به موضوع سلطه منطق كالايي و مناسبات بازار بر سپهر اجتماعي جهان مدرن پرداختهاند، صورتبندي شده است. از ميان فيلمهاي سينمايي 5 فيلم بهصورت هدفمند انتخاب و موردبررسي قرار گرفته است. يافتهها حاكي از آن است كه در تمامي فيلمهاي موردبررسي و ژانرهاي مختلف غلبه منطق كالايي و ارزشهاي نظام بازار در روابط فردي، اجتماعي، عاطفي و ... كاملاً مشهود است و سپهر اجتماعي و اخلاقي در تصرف و سيطره منطق اقتصادي و مقاصد نفعطلبانه است. اما بيشترين ميزان در ژانرهاي اجتماعي و دفاع مقدس با تاكيد بر تفاوت در مصاديق در اين دو ژانر بوده است.
چكيده لاتين :
Artwork, including film, is a tool to represent and identify discourses in any society. Cinemas of various genres, including social, drama, sacred defense or war, have serious, transcendental contexts that reflect the qualities of social relationships and the daily lives of people. This study seeks to study the representation of the social relations commodity in cinema in the 2000s and 2010s. The conceptual framework is inspired by the ideas of Marx, Lukacs and Polanyi who have long been concerned with the domination of commodity logic and market relations over the social sphere of the modern world. Five of the films were purposely selected and reviewed. The findings show that in all the films studied and in different genres the dominance of commodity logic and market system values in individual, social, emotional, and so on relationships is evident and the social and ethical spheres are dominated by economic logic and favorable intentions. But the most common in the social and sacred genres has been the emphasis on differences in samples of the two genres.
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي