تأثير بازخورد خودكنترلي و آزمونگركنترلي پس از كوشش‌هاي خوب و ضعيف بر اكتساب و يادگيري تكليف پرتابي در كودكان فلج مغزي

بازخورد خودكنترل نوعي بازخورد افزوده است كه براساس درخواست خود يادگيرنده به وي ارائه مي‌شود. هدف تحقيق حاضر مقايسۀ بازخورد خودكنترلي و آزمونگركنترلي پس از كوشش‌هاي خوب و ضعيف بر اكتساب و يادگيري تكليف پرتابي در كودكان فلج مغزي بود. به اين منظور 60 كودك مبتلا به فلج مغزي اسپاستيك با دامنۀ سني 12-7 سال به‌صورت در دسترس از بين مدارس استثنايي شهر تهران انتخاب شدند. آزمودني‌ها به‌طور تصادفي به سه گروه بازخورد آزمونگركنترلي پس از كوشش‌هاي خوب، بازخورد آزمونگركنترلي پس از كوشش‌هاي ضعيف و بازخورد خودكنترلي تقسيم شدند. در پايان مرحلۀ اكتساب، گروه خودكنترل به دو زيرگروه خودكنترل پس از كوشش‌هاي خوب و خودكنترل پس از كوشش‌هاي ضعيف تقسيم شدند. از آزمون تحليل واريانس يكطرفه و آزمون تعقيبي توكي در سطح 05/0P< استفاده شد. در مرحلۀ اكتساب، گروه‌ها تفاوت معناداري با يكديگر نداشتند (64/0P=). اما عملكرد گروه بازخورد خودكنترلي پس از كوشش‌هاي خوب از تمامي گروه‌ها در مرحلۀ يادداري (001/0P=) و انتقال (001/0P=) بهتر بود. همچنين در شرايط آزمونگركنترلي، آزمودني‌هاي دريافت‌كنندۀ بازخورد پس از كوشش‌هاي خوب و در شرايط دريافت بازخورد پس از كوشش‌هاي ضعيف، آزمودني‌هاي خودكنترلي پيشرفت بيشتري را از خود نشان دادند. بنابراين، به‌دليل ظرفيت پايين پردازش اطلاعات در كودكان، نقش انگيزشي بازخورد در شرايط خودكنترلي و پس از كوشش‌هاي موفق سبب يادگيري بهتر آزمودني‌ها مي‌شود.

Self-controlled feedback is a kind of augmented feedback which is represented by the request of learner. The aim of the present study was to compare self–control and instructor-control feedbacks after good and poor trials on acquisition and learning of a throwing task in children with cerebral palsy. 60 children with cerebral palsy (age range: 7-12 years old) were selected by convenience sampling method from special schools in Tehran city. Participants were randomly divided into three groups: instructor-control feedback after good trials, instructor-control feedback after poor trials, and self-control feedback. At the end of the acquisition phase, participants of self–control group were divided into 2 groups (self–control feedback after good trials and self–control feedback after poor trails). One-way ANOVA test and Tukey post hoc test were used at (P<0.05). In the acquisition phase, no significant differences were observed among the groups (P=0.64). But self-control feedback group after good trials outperformed all groups in retention (P=0.001) and transfer (P=0.001) phases. In instructor-control condition, among those participants receiving feedback after good trials and in feedback received after poor trials condition, self-control subjects showed more progress. Thus, due to the low capacity of information processing in children, motivational role of feedback in self-control condition and after good trials leads to their better learning.