عنوان مقاله :
آثار تمرين كمخطا بر يادگيري يك مهارت هدفگيري در نوجوانان كمتوان ذهني
پديد آورندگان :
حسين ناصري، علي دانشگاه خوارزمي - دانشكدۀ تربيت بدني و علوم ورزشي، تهران , بهرام، عباس دانشگاه خوارزمي - دانشكدۀ تربيت بدني و علوم ورزشي، تهران , صالحي، حميد دانشگاه اصفهان - دانشكدۀ علوم ورزشي، اصفهان , دانشور، افخم دانشگاه الزهرا- دانشكدۀ تربيت بدني و علوم ورزشي، تهران
كليدواژه :
بهرة هوشي , پروتكل كمخطا , حافظۀ كاري , يادگيري حركتي ضمني
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر تعيين آثار تمرين كمخطا بر يادگيري يك مهارت هدفگيري در نوجوانان كمتوان ذهني بود. 40 نوجوان كمتوان ذهني با توجه به ضريب هوش و ظرفيت حافظۀ كاري در چهار گروه تمريني جايگزين شدند. تكليف پاس توپ ميني بسكتبال به هدفي با دايرههاي هممركز بود. شيوۀ تمرين گروهها متفاوت از همديگر بود. آزمودنيها 200 كوشش تمريني را در مرحلۀ اكتساب در پنج بلوك تمريني اجرا كردند. آزمونهاي تكليف منفرد و تكليف دوگانه بهصورت فوري، تأخيري 24 ساعته و تأخيري يكهفتهاي اجرا شدند. تكليف ثانويه شامل شمارش اعداد زوج روبهجلو بود. نتايج نشان داد گروههاي كه كمترين خطا و كمترين درگيري حافظۀ كاري در طول تمرين داشتند، هم در مرحلۀ اكتساب و هم در آزمون تكليف منفرد و هم در آزمون تكليف دوگانه نسبت به گروههاي ديگر بهتر عمل كردند. اين تحقيق با برآوردهاي نظريۀ حلقۀ بستۀ آدامز، نظريۀ بازگماري و با برآوردهاي ساختار نقطۀ چالش در خصوص وجود خطا در مرحلۀ اكتساب همخواني دارد؛ اما اين يافتهها با برآوردهاي نظريۀ طرحواره مغايرت دارد. همچنين اين يافتهها، شواهدي را براي تأييد ادعاي ساختار نقطۀ چالش و نظريۀ بازگماري در خصوص افراد خاص (كمتوان ذهني) ارائه ميدهد.
چكيده لاتين :
The aim of this study was to determine the effects of errorless practice on learning an aiming skill in mentally retarded adolescents. 40 mentally retarded adolescents were assigned to four practice groups based on intelligence quotient and working memory capacity. The task was to throw basketball mini balls into a target with concentric circles. The practice of groups was different from each other. The subjects performed 200 practice attempts in 5 practice blocks in the acquisition stage. Single task and dual task tests were implemented immediately, with 24-hour latency and one-week latency. The secondary task involved counting even numbers forward. The results showed that the groups with the least error and the least involvement in work memory during the practice outperformed other groups in acquisition stage, the single task test and dual task test. The findings of this study were consistent with the Adam's closed loop theory, the reinvestment theory, and the estimates of the challenge point framework regarding errors in the acquisition stage, but they were contradictory with the estimates of the schema theory. These findings also provided evidence to support the claim of the challenge point framework and the reinvestment theory about special individuals (mentally retarded).
عنوان نشريه :
رشد و يادگيري حركتي- ورزشي