مقايسه اشتياق تحصيلي، خلاقيت هيجاني و خودكارآمدي تحصيلي در بين دانش‌آموزان تيزهوش دختر و پسر

The Comparison of Academic Engagement, Emotional Creativity and Academic Self-efficacy in Gifted Male and Female Students

هدف: هدف پژوهش حاضر مقايسه اشتياق تحصيلي، خلاقيت هيجاني و خودكارآمدي تحصيلي در بين دانش‌آموزان تيزهوش دختر و پسر بود. روش: اين پژوهش از نوع مطالعه پس رويدادي بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانش آموزان تيزهوش پايه اول، دوم و سوم دبيرستان شهر اردبيل در سال تحصيلي 94-93 بود كه از ميان اين افراد تعداد 60 نفر دانش‌آموز تيزهوش دختر و 60 نفر دانش‌آموز تيزهوش پسر به روش تصادفي چندمرحله‌اي انتخاب شدند. براي جمع‌آوري اطلاعات از پرسشنامه اشتياق تحصيلي اسكاوفيلي و همكاران (2002)، سياهه خلاقيت هيجاني آوريل (1999) و پرسشنامه خودكارآمدي تحصيلي مك‌ايلروي و بانتينگ (2001) استفاده شد. داده‌ها با استفاده ازتحليل واريانس چندمتغيري، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: نتايج، برتري دانش‌آموزان تيزهوش دختر را در اشتياق تحصيلي و مولفه‌هاي جذب و وقف‌كردن خود، و برتري دانش‌آموزان تيزهوش پسر را در خلاقيت هيجاني و مولفه‌هاي نوآوري، آمادگي و اثربخشي- اصالت، نشان داد. (05/0>p). در خودكارآمدي تحصيلي بين دوگروه تفاوت معناداري مشاهده نشد (05/0

Aim: The present study was conducted to compare the academic engagement, emotional creativity and academic self-efficacy in gifted male and female students. Methods: This study was a comparative cross-sectional study. The research population included all gifted students of first, second and third grade high school students in Ardabil in 1394-93 Persian school year, from which 60 female and 60 male gifted students were selected randomly in multiple phases. For data collection, Academic Engagement Questionnaire (Schaufeli et al, 2002), Emotional Creativity Inventory (ECI-Averill, 1999), and Academic Self-efficacy Questionnaire (Mac Elroy & Banting, 2002) was used. Data was analyzed using SPSS-20 software with descriptive statistical methods (mean and standard deviation), and inferential statistical methods. Findings: The results show that the gifted female students excel in academic engagement and components of absorbing and devoting themselves, whereas the gifted male student excel in emotional creativity and components of innovation, readiness and effectiveness - originality. Between the two groups, there was no significant difference in the academic self-efficacy. Conclusion: According to the results, it is essential that stakeholders of education use educational policies and teaching practices, and keep gender and individual differences of student in mind.