عنوان مقاله :
اثر شاكله بافت بر ميزان جذب تابش خورشيدي بنا در واحدهاي همسايگي مناطق با اقليم سرد (مطالعه موردي: روستاي چهرقان)
پديد آورندگان :
مهديزاده سراج، فاطمه دانشگاه علم و صنعت - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري، تهران , ميرزائي، فهيمه دانشگاه علم و صنعت - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري، تهران , فياض، ريما مفيدي دانشگاه هنر - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري، تهران , شميراني، مجيد دانشگاه علم و صنعت - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري، تهران
كليدواژه :
انرژي , الگوي مسكن روستايي , بافت روستايي , همجواري بناها , واحد همسايگي
چكيده فارسي :
مباحث زيستمحيطي و بهويژه انرژي نقشي كمرنگ در تدوين طرحهاي مطالعاتي روستايي دارند و منجر به پيامدهاي منفي زيستمحيطي همچون مصرف بيرويه انرژي ميشوند. بخش عمده مصرف انرژي روستاها به ساختمانهاي مسكوني تعلق دارد و شكل بافت روستا يكي از عوامل تأثيرگذار ب اين مسئله است. اغلب پژوهشهاي پيشين بهبررسي مصرف انرژي در مقياس خرد و بهصورت تكبنا پرداختهاند و مصرف انرژي تكبنا بهعنوان جزوي از كل بافت روستا و در مقياس واحد همسايگي كمتر مورد توجه قرارگرفته است. براساس مطالعات پيشين، طراحي واحدهاي همسايگي بهگونهاي كه بيشترين جذب تابش خورشيدي را داشته باشند ميتوانند تأثير مستقيمي بر عملكرد حرارتي هر يك از بناها داشته باشند. مقاله حاضر با هدف بررسي اثر شاكله بافت روستايي بر مقدار جذب تابش خورشيدي بناهاي روستايي شكل گرفته است. بدين ترتيب تاثير سه پارامتر بافت يعني جهتگيري ساختمانها، ارتفاع ساختمانها و الگوهاي مسكن روستايي در ميزان جذب تابش خورشيد ساليانه بناها بررسي شده و با تغيير پارامترهاي مذكور مدلهاي گوناگون بافت روستايي شكل گرفته است. تعداد 7560 مدل توسط پلاگين گرسهاپر شبيهسازي شده و نتايج شبيهسازي به كمك نرمافزار اكسل در قالب نمودار تهيه گرديده است. نتايج حاكي از آن است كه از ميان سه پارامتر «الگوي مسكن»، «ارتفاع ساختمان» و «جهتگيري ساختمانها»، بيشترين تأثير در ميزان جذب تابش خورشيد توسط سطوح ساختمان مربوط به پارامتر «الگوي مسكن» با 70 درصد تاثيرگذاري بوده و پس از آن پارامترهاي «ارتفاع ساختمان» با 40 درصد و «جهتگيري ساختمانها» با 8 درصد در رتبه دوم و سوم قرار گرفته است. همچنين در صورت ثابت فرض كردن سطح اشغال بنا، تغيير در نوع الگو بر ميزان جذب تابش خورشيد اثرگذار است كه در مقاله حاضر الگوي "حياط مركزي با حياط بيروني" هميشه داراي بيشترين ميزان جذب تابش خورشيدي نسبت به ساير الگوهاي مسكن بومي بوده است. بعلاوه در بافتهاي مسكوني كه داراي تراكم يكساني هستند در صورت تغيير در ارتفاع ساختمانها، شاهد نتايج متفاوتي از نظر ميزان جذب تابش خورشيد و در نتيجه مصرف انرژي ساختمانها خواهيم بود. دستاوردهاي پژوهش حاضر تأثيرگذار بر طرح بافت روستايي، تعيين تراكم ساختمانها و نوع الگوي مسكن روستايي در حين برنامهريزي و طراحي روستاها است.
چكيده لاتين :
اين مقاله فاقد چكيده لاتين است.
عنوان نشريه :
مسكن و محيط روستا