اثربخشي درمان مبتني بر شفقت بر نظم جويي شناختي هيجان، مهارت هاي ذهن آگاهي و آمادگي براي تجربه شرم و گناه افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگي مختلط

The Effectiveness of compassion-based therapy on cognitive emotion regulation, Shame and Guilt-Proneness and mindfulness components in patients with mixed anxiety- depression disorder

هدف پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي درمان مبتني بر شفقت بر نظم جويي شناختي هيجان، مهارت هاي ذهن آگاهي و آمادگي براي تجربه شرم و گناه افراد مبتلا اختلال اضطراب افسردگي مختلط بود. طرح پژوهش نيمه آزمايشي از نوع پيش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري پژوهش كليه افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگي مختلط شهر اصفهان بودند. حجم نمونه شامل 24 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگي مختلط مراجعه كننده به مراكز مشاوره شهر اصفهان بودند كه به روش نمونه گيري هدفمند انتخاب و به شيوه تصادفي به دو گروه آزمايش و كنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش مقياس تنظيم شناختي هيجان (گارنفسكي و همكاران، 2002)، مقياس پنج عاملي ذهن آگاهي و مقياس عاطفه خود آگاه-3 (تانگني، 1989) بودند. گروه آزمايش تحت مداخله درمان متمركز بر شفقت 8 جلسه اي به شيوه جلسات هفتگي يك ساعته قرار گرفت و گروه كنترل مداخله اي دريافت نكرد. نتايج تحليل كواريانس نشان داد كه بين راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان، مهارت هاي ذهن آگاهي و آمادگي براي تجربه شرم و گناه گروه آزمايش و كنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معني داري وجود دارد. افراد گروه آزمايش در مقايسه با گروه كنترل در مرحله پس آزمون نمرات كمتري در تجربه شرم و گناه و نمرات بيشتري در مهارت هاي ذهن آگاهي كسب كردند. همچنين آموزش شفقت به خود باعث بهبود تنظيم شناختي هيجان افراد گروه آزمايش شد. بر اساس يافته‌ها مي‌توان گفت كه درمان مبتني بر شفقت مي تواند به عنوان گزينه درماني مناسبي جهت بهبود مهارت هاي ذهن آگاهي، تنظيم شناختي هيجان و آمادگي براي تجربه شرم و گناه افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگي مختلط به كار رود.

The purpose of this study was to investigate the Effectiveness of compassion-based therapy on cognitive emotion regulation, shame and guilt-proneness and mindfulness components in patients with mixed anxiety- depression disorder. The present study was a semi-experimental pre-test and post-test with control group. The statistical population of the study included all patients with mixed anxiety- depression disorder in Isfahan. The sample size of the study consisted of 24 people with mixed anxiety- depression disorder, who were selected by purposeful sampling method. They were randomly divided into two groups experimental and control. They were evaluated with cognitive emotional regulation strategy scales, Five Facet Mindfulness Questionnaire (FFMQ) and Self-Conscious Affect (TOSCA) Questionnaire. The experimental group received group compassion-based therapy intervention for 2 months (8 sessions of 90 minutes) while the control group received no training at all. The results of covariance analysis showed that there was a significant difference between the scores of cognitive emotional regulation strategy, shame-proneness and guilt-proneness and mindfulness skills in the experimental and control groups in the post-test. Experimental group, in comparison with the control group, received less scores in shame and guilt and more scores in Mindfulness skills. The results showed that group compassion-based therapy of cognitive emotion regulation strategies was effective. Based on the findings, compassion-based therapy can be used as a suitable treatment option to improve the Mindfulness skills, cognitive-emotional regulation, and preparation for the experience of shame and guilt of people with mixed anxiety- depression disorder.