ارتباط ميان جامعه پذيري سازماني و هويت سازماني معلمان تربيت‌بدني شهرستانهاي استان تهران

هدف از تحقيق حاضر بررسي ارتباط ميان جامعه­‌پذيري سازماني و هويت سازماني معلمان تربيت‌بدني شهرستانهاي استان تهران بود. اين تحقيق از نظر هدف، از پژوهشهاي كاربردي و از نظر شيوۀ گردآوري داده‌ها از نوع همبستگي است. جامعه آماري تحقيق شامل همۀ معلمان زن (786 نفر) و مرد (595 نفر)‌ تربيت‌بدني شهرستانهاي استان تهران در سال تحصيلي 97-1396 بود (1381 نفر). بر اساس جدول مورگان و كرجسي و به روش خوشه‌اي تصادفي 302 نفر (172 نفر زن، 130 نفر مرد) به عنوان نمونه تحقيق انتخاب شدند. به منظور گردآوري داده‌ها و اندازه‌گيري متغيرهاي تحقيق از پرسشنامه‌هاي استاندارد هويت سازماني ميلر و همكاران (2000) (0/849=α) و جامعه‌­پذيري سازماني تائورمينا (2004) (0/899=α) استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها روشهاي آمار توصيفي (جداول توزيع فراواني) و آمار استنباطي (همبستگي پيرسون و تحليل مسير) به‌كار گرفته شده است. يافته‌هاي تحقيق نشان داد كه ميان جامعه­‌پذيري سازماني و ابعاد آن (آموزش، تفاهم، حمايت همكاران، چشم‌انداز آينده) با هويت سازماني معلمان تربيت‌بدني ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. نتايج مدل تحليل مسير نيز نشان داد كه مؤلفه‌هاي جامعه­‌پذيري سازماني 42/6 درصد از واريانس كل تغييرات هويت سازماني معلمان تربيت‌بدني را تبيين مي‌كنند و در اين ميان مؤلفه‌هاي آموزش، حمايت همكاران و چشم‌انداز آينده اثري مثبت و معنادار بر هويت سازماني معلمان تربيت‌بدني داشته و اثر تفاهم بر هويت سازماني معنادار نبوده است. يافته‌ها نشان دادند كه مؤلفه‌هاي آموزش و چشم‌انداز آينده بيشترين اثر را بر هويت سازماني معلمان دارند.

اين مقاله فاقد چكيده انگليسي است