عنوان مقاله :
نقد نظريه نسخ عقلي از ديدگاه عقل، قرآن و حديث
پديد آورندگان :
احساني، كيوان دانشگاه اراك - دانشكده علوم انساني - گروه علوم قرآن و حديث , مرتضوي، ابراهيم دانشگاه اراك - دانشكده علوم انساني
كليدواژه :
احكام غيرعبادي , نسخ عقلي , عرفي بودن احكام , سيره عقلا
چكيده فارسي :
نظريه نسخ عقلي، از نظريات پديدآمده در قرن 19 و تكامليافته در قرن 20 و 21 ميلادي است. اين نظريه، اجتهاد در حوزه احكام را بر محور مقاصد شريعت دانسته و قائل به بازسازي احكام بهتناسب مقتضيات عصر جديد است. تئوري مزبور، بر مبانياي استوار است كه يكي از مهمترين آنها «عرفي بودن احكام» است. قائلان اين نظريه، احكام غيرعبادي را عرف مردم عرب و جزء احكام غيرحقيقي اسلام دانسته و قائل به نسخ اين احكام و جايگزيني احكام عقلي بهجاي آنها هستند. مقاله فرارو با روشي توصيفي- تحليلي، استناد به مبناي مزبور در جهت اثبات نظريه مذكور را نقد و بررسي كرده است. نتيجه آنكه اين استناد با اشكالات ذيل مواجه است: مخدوش بودن كميّت پرشمارِ احكام عرفيِ جزئي به خاطر عدم علم تفصيلي به قوانين عصر جاهليت؛ عدم اختصاص مسأله عرفيت به احكام غيرعبادي، زيرا آنان امضايي بودن را عامل تغييرپذيري ميدانند درحاليكه اكثريت قائلان به ثبوت احكام عبادي باور دارند؛ برخورد سهگانه ابقايي، اصلاحي و ابطالي اسلام با قوانين عرفي كه نشان ميدهد عرف، بهخوديخود نميتواند ملاك و معيار باشد؛ ظرف تحقق بودن عرف براي احكام نه عنصر قوامبخش بودن آن؛ تشتّت سيره عقلاي اعصار و امصار مختلف و عدم قابليت جايگزيني آن براي احكام قرآني؛ عدم وجود قيد زمانمندي در احكام قرآني و وجود ادله درونمتني دال بر زمانشمولي در احكام قرآني.