ابعاد عدالت فضايي مؤثر بر كيفيت زندگي در روستاهاي شهرستان اردبيل

Dimensions of Space Justice Effect on Quality of Ardebil City Villages Rural Life

اهداف و زمينه‌ها: امروزه بهبود كيفيت زندگي هدف توسعه در سطوح محلي، ملي و بين‌المللي است. آينده بشر متكي بر درك بهتر سازه‌هايي است كه بر كيفيت زندگي تأثير مي گذارند. هدف از پژوهش حاضر شناسايي عوامل مؤثر بر كيفيت زندگي بر پايه عدالت فضايي در روستاهاي شهرستان اردبيل بود. روش‌شناسي: اين پژوهش توصيفي-تحليلي در 40 روستاي شهرستان اردبيل (37339 نفر) در سال 1397 انجام شد. حجم نمونه براساس فرمول كوكران 380 نفر برآورد و به تناسب تعداد جمعيت هر منطقه به‌صورت تصادفي سيستماتيك انتخاب شد. براي شاخص‌هاي ذهني از پرسش‌نامه و براي شاخص‌هاي عيني از آمارنامه‌هاي رسمي سال 1395 استفاده شد. در نهايت در چهار بُعد، از 11 شاخص در قالب 44 گويه استفاده شد. براي تحليل داده‌ها از آزمونT تك‌نمونه‌اي و تكنيك كوپراس بهره گرفته شد. يافته‌ها: روستاهاي منطقه مورد مطالعه از لحاظ پراكندگي شاخص‌هاي كيفيت زندگي در وضعيت متعادل قرار نداشتند، به گونه‌اي كه چهار روستا در سطح خيلي خوب، پنج روستا در سطح خوب، 26 روستا در سطح متوسط و پنج روستا در سطح ضعيف قرار داشتند. روستاييان تنها در بُعد اجتماعي از زندگي خود رضايت داشتند و از شاخص‌هاي اقتصادي، محيط زيست و كالبدي رضايت نداشتند. نتيجه‌گيري: با توجه به تفاوت فضايي كيفيت زندگي در مناطق روستايي شهرستان اردبيل، بيشتر روستاها در وضعيت مناسبي قرار ندارند و برخورداري از شاخص‌هاي كيفيت زندگي عادلانه نيست

Introduction and Background The development objective of improving the quality of life in local, national and international, and the human future will be based on a better understanding of structures that affect quality of life. The aim of this study was to identify factors affecting the quality of life based on justice between the villages of Ardabil city. Methodology This research is applied in terms of its purpose and based on the descriptive-analytical nature of which the approach used is of a quantitative nature. The statistical population of the study is 40 villages in Ardebil with a population of 37339 people in year 2018. The sample size was estimated at 380 people based on the Cochran formula and in proportion to the population of each district randomly distributed systematically between them. To analyze the topic, four indicators were used in the form of 44 items. For data analysis, single sample t-test and COPRAS technique were used. Findings The results of the research based on the COPRAS technique indicate this of the villages in the study area are not balanced in terms of the distribution of quality of life indicators, so that four villages are in very good, five villages are in good situation, 26 villages on average, and five villages in the area were poor. The one-sample t test results showed that villagers are satisfied only in the social dimension of their lives and they are not content with economic, environmental and physical indicators. Conclusion Finally, it can be said that spatial differences in quality of life in rural areas of Ardabil city indicate that most villages are not in good condition and access to quality of life indicators is not fair.