عنوان مقاله :
تحليل و بررسي جنبه هاي فراداستاني رمان «الفراشة الزّرقاء»اثر ربيع جابر
پديد آورندگان :
حاجي زاده، مهين دانشگاه شهيد مدني - گروه زبان و ادبيات عربي , ابراهيمي، شادي دانشگاه شهيد مدني - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
الفراشة الزّرقاء , ربيع جابر , شگردهاي فراداستان نگاري , فراداستان , پست مدرنيسم
چكيده فارسي :
فراداستان به عنوان يكي از شايعترين انواع داستانهاي پستمدرنيسم، تكنيكي است كه در آن راوي در خلال داستان به فرآيند داستاننويسي و به داستان بودنِ داستان اشاره ميكند؛ نويسنده با ورود به عرصة داستان ميكوشد خواننده را از غير واقعي بودن آن آگاهكند. ربيع جابر نويسنده، رماننويس و روزنامهنگار برجسته و مبتكّر معاصر لبناني است كه در برخي رمانهايش داراي رويكردي پستمدرنيستي است و ميكوشد با شگردهاي گوناگون، نوشتههايش را به سوي فراداستان سوقدهد. نگارندة اين پژوهش با تكيه بر روش توصيفي- تحليلي به بررسي مؤلّفة فراداستان در رمان الفراشة الزّرقاء از اين نويسنده پرداختهاست. پژوهشگر ابتدا به فرآيند شكلگيري پستمدرنيسم و ارائة تعاريفي از فراداستان بر اساس ديدگاه صاحبنظران و منتقدان و همچنين مختصري از زندگينامة ربيع جابر پرداخته و در ادامه شگردهايي كه ربيع جابر براي خلق فراداستان در اين رمان از آنها بهرهگرفته بررسيكردهاست. اين پژوهش مينماياندكه ربيع جابر با شگردهايي چون؛ اشارة صريح راوي به داستان نويسي، مخاطب قرار دادن مخاطب، توصيف، حضور شخصيّتهاي واقعي تاريخي در داستان، ادغام خيال و واقعيّت و دادن اطّلاعات دربارة كتاب و نويسندة آن، توانستهاست غيرواقعي بودن رمان خود را به خوانندگان القاكند و به خوبي از عهدة خلق يك فراداستان برآيد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني