الگوي بهينه سياسي-فضايي توزيع قدرت اجتماعي در منطقه بلوچستان

Optimum Political-Spatial Pattern of Social Power Distribution in Baluchestan Region, Iran

اهداف ‌و زمينه‌ها: قدرت داراي ابعاد گوناگوني است كه در اين پژوهش بُعد حكمروايي مردمي و اجتماعي آن مورد نظر است كه از آن به قدرت اجتماعي ياد مي‌شود. توزيع قدرت در منطقه بلوچستان كه از جمله اقليت‌هاي قومي تأثيرگذار در مناسبات جامعه ايران محسوب مي‌شوند، به دو طيف رسمي و غيررسمي تقسيم مي‌شود. اين وضعيت در سال‌هاي اخير سبب ايجاد مشكلات امنيتي متعددي در منطقه شده، به‌‌گونه‌اي كه همگام با اين تحولات مطالبات قومي در منطقه به مطالبات قومي-مذهبي تبديل ‌شده است. هدف ما در اين پژوهش تدوين الگوي بهينه توزيع قدرت اجتماعي در قوم بلوچ ساكن در جنوب شرق كشور بود. روش‌شناسي: اين پژوهش كيفي با استفاده از رويكرد نظريه داده‌بنياد انجام شد. مشاركت‌كنندگان 17 متخصص و صاحب‌نظر در زمينه مسايل اجتماعي و اقوام بودند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها با مصاحبه ژرف‌نگر به‌ صورت هدايت كليات و نيمه‌ساختاريافته گردآوري شد ‌و در نهايت با روش تحليل محتوا به كمك نرم‌افزار مكس كيودا مورد بررسي قرار گرفت. يافته‌ها: 4 گروه شناسايي‌ شده‌ برخوردار از نفوذ و قدرت در ميان جامعه بلوچ ساكن در منطقه جنوب شرق ايران، نخبگان مذهبي با 62%، نخبگان قومي 19/7%، نخبگان علمي 12/4% و نخبگان اقتصادي با 6%، گروه‌هاي ذي‌نفوذ و برخوردار از قدرت اجتماعي در اين منطقه را تشكيل مي‌دهند. نتيجه‌‌گيري: مقوله محوري مطالعه، چگونگي توزيع قدرت غيررسمي موجود در ميان قوم بلوچ ساكن در ايران است كه با شناسايي چهار طيف قدرت شامل نخبگان مذهبي، نخبگان قومي، نخبگان علمي و نخبگان اقتصادي، مدل بهينه پيشنهادي (الگوي توازن قدرت) براساس آن ارايه ‌شده است.

Aims & Backgrounds Power has various dimensions and in the current research it refers to the people and social governance which is called social power The distribution of power in Baluchestan region as one of the most influential ethnic minorities in the relations of Iranian society is divided into formal and informal spectrum This situation has caused many security problems in the region in recent years so that the ethnic demands in the region have become ethnic – religious demands. The purpose of this study was to develop an optimal pattern of social power distribution in ethnic Baluch in the south – east of Iran. Methodology This research is a qualitative which was conducted using grounded theory approach. The statistical population includes seventeen professionals and experts in the field of ethnic and religious issues and are selected using purposive sampling. Data were collected through semi –structured interviews and analyzed by content analysis method using MAXQDA software. Findings Four identified groups that have power and influence among Baluch society residents in the south east of Iran include religious elites (62%), ethnic elites (19.7%), scientific elites (12.4%) and economic elites 6%) which shape social power in the region. Conclusion The main issue of the study is the distribution of informal power among ethnic Baluch people living in iran which identified four power spectrum: religious elites, ethnic elites, scientific elites and economic elites, and proposed optimal model (power balance pattern) based on that.