واكاوي نفش تئوري‌هاي تعارض‌شغلي حسابرسان براساس تحليل فراتركيب و فازي (مطالعه موردي: ديوان محاسبات كشور)

با روند تغييرات اجتماعي و تغيير نوع و محتواي انتظارات در سطح جامعه، عملكردهاي شغلي مسئولانه ي حرفه هايي همچون حسابرسي تحت تاثير قرار گرفته باعث ايجاد فشار و تعارض بر فرد گرديده است. تعارض برحسب ماهيت و نوع عملكرد حرفه اي افراد در هر حرفه اي متفاوت مي باشد، اما شايد بتوان مهترين نوع آن در حرفه حسابرسي به خصوص حسابرسان ديوان محاسبات را تعارض از نوع ويژگي‌هاي شغلي و تعارض از نوع كار-خانواده و خانواده كار دانست. براين اساس هدف اين پژوهش واكاوي نفش تئوري‌هاي تعارض‌شغلي بر عملكرد حرفه‌اي حسابرسان ديوان محاسبات براساس تحليل فراتركيب و فازي مي باشد. روش شناسي اين پژوهش تركيبي است چراكه در فاز كيفي محققان از طريق فراتركيب و با مشاركت 15 نفر از متخصصان رشته‌هاي حسابداري و مديريت دولتي با گرايش منابع انساني، به دنبال شناسايي گزاره‌هاي مرتبط با تئوري‌هاي تعارض شغلي حسابرسان بودند كه در اين بخش بيش از 39 پژوهش علمي در راستاي موضوع پژوهش مورد بررسي قرار گرفت و براساس تحليل ارزيابي انتقادي از ميان پژوهش‌هاي ياد شده، 3 مولفه اصلي و 10 گزاره مورد شناسايي قرار گرفتند. در بخش كمي به كمك تحليل فازي و با مشاركت 256 نفر از حسابرسان ديوان محاسبات كه از طريق نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شده بودند، پژوهش به دنبال بررسي روابط دروني تئوري‌هاي تاثيرگذار تعارض‌شغلي حسابرسان ديوان محاسبات بود. نتايج نشان داد به ترتيب تئوري تعارض تضادشغلي، تئوري تضاد كار-خانواده و تئوري تضاد خانواده-كار در مورد حسابرسان ديوان محاسبات داراي اولويت مي باشند.

اين مقاله فاقد چكيده لاتين است.