تأثير كليشه‌هاي جنسيتي بر ايفاي نقش‌هاي مديريت در دو بخش صنعت و خدمات

زمينه و هدف: اين پژوهش با هدف بررسي كليشه‌هاي جنسيتي و كليشه‌هاي مديريتي در دو بخش صنعت و خدمات انجام شده است. روش‌شناسي: اين پژوهش به لحاظ هدف كاربردي و از نظر روش توصيفي- هم‌بستگي است. نمونه آماري شامل 615 نفر مشتمل بر 340 نفر از بخش صنعت و 275 نفر از بخش خدمات انتخاب شدند. گردآوري داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه انجام شد. براي بررسي برازش مدل اندازه‌گيري از معيارهاي آلفاي كرونباخ، پايايي تركيبي و شاخص متوسط واريانس استخراج‌شده و براي برازش مدل ساختاري از شاخص‌هاي ضريب تعيين، ضريب قدرت پيش‌بيني و نيكويي برازش استفاده شد. بررسي سؤال‌هاي پژوهش با استفاده از آزمون‌هاي تي دو نمونه مستقل، تحليل واريانس، تعقيبي توكي و تكنيك مدل‌سازي معادلات ساختاري انجام شد. يافته‌ها: يافته‌ها بيان‌گر آن است كه ميزان برخورداري زنان از صفت عامليت در دو بخش خدمات و صنعت با يكديگر تفاوت معني‌داري ندارد. ميزان برخورداري زنان از صفت پيوندجويي در بخش صنعت بيش‌تر از بخش خدمات است. به علاوه زنان در بخش خدمات به يك اندازه براي تمام نقش‌هاي مديريتي مناسب هستند، در حالي‌كه در بخش صنعت نقش اطلاعاتي براي زنان مناسب‌تر تشخيص داده مي‌شود. ويژگي عامليت در دو بخش صنعت و خدمات داراي تأثير مثبت بر ايفاي نقش‌هاي مديريتي است، در حالي‌كه ويژگي پيوندجويي در بخش صنعت بر ايفاي نقش‌هاي اطلاعاتي، تصميم‌گيري و ميان‌فردي و در بخش خدمات صرفاً بر ايفاي نقش ميان فردي تأثير مثبت دارد. نتيجه‌گيري: نگرش‌هاي كليشه‌اي در هر دو بخش صنعت و خدمات وجود دارد. اين نگرش‌هاي كليشه‌اي در بخش صنعت پررنگ‌تر از بخش خدمات هستند.