عنوان مقاله :
تحليل و بررسي گفتمان رمان صخبالبحيره از محمّد البساطي (در پرتو رويكرد انتقادي نورمن فركلاف)
پديد آورندگان :
كمالجو، مصطفي دانشگاه مازندران، بابلسر - دانشكده علوم انساني و اجتماعي - گروه زبان و ادبيات عربي , اطهري نيا، مريم دانشگاه مازندران، بابلسر - دانشكده علوم انساني و اجتماعي - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
صخب البحيره , البساطي , فركلاف , انتقادي , تحليل گفتمان
چكيده فارسي :
تحليل گفتمان انتقادي، از شاخههاي برجسته و سيري تكويني از تحليل گفتمان در مطالعات زبانشناختي است كه فراتر از توصيف صِرف دادههاي زباني، فرآيندهاي ايدئولوژيك و بافتهاي موقعيتي، اجتماعي و بينامتني مؤثّر بر شكلگيري گفتمان را در كانون توجّه خود قرارميدهد. از مهمترين و مدرنترين رويكردهاي تحليل گفتمان انتقادي، الگوي تحليلي نورمن فركلاف است. در اين روش، گفتمان در سه سطح توصيف، تفسير و تبيين، بررسي ميشود. پژوهش حاضر، با روش توصيفي – تحليلي و در پرتو رويكرد نورمن فركلاف، به تحليل و بررسي گفتمان رمان صخبالبحيره از محمّد البساطي كه جزء صد رمان برتر عربي است و جايزۀ بهترين رمان سال 1994 را به خود اختصاص داده، پرداختهاست. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه البساطي در سطح توصيف، با بياني ساده و دور از ابهام و با برقراري روابط ميان واژگان و استفاده از واژگان و اصطلاحات عاميانه و با بهرهگيري از ساختار جملات خبريه و معلوم، در پي تبيين ايدههاي مورد نظرش است. در سطح تفسير، نويسنده با توجّه به بافت محيطي(درياچۀ مانزلا) و با استفاده از الگويي از پيش موجود، فضاي حاكم را با گفتماني غيرمستقيم؛ امّا منطبق با ديدگاه خويش، ترسيم نموده است. تبيين رمان بيانگر اين است كه تركيب اجتماعي و مشاهدۀ وضعيت مردم مصر، سختيهاي مردم روستا و حاشيهنشين و زندگي گذشتۀ البساطي، از دلايل مؤثّر در شكلگيري گفتمان اصلي رمان هستند؛ امّا گفتمان غالب البساطي، بازتاب دهندۀ دقيق زندگي طبقات فرودست و حاشيهنشين و تبيين زندگي آنهاست.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني