عنوان مقاله :
باز تعريف اسطوره، حماسه و تراژدي در ادبيات تعليمي با تكيه بر گلستان سعدي
پديد آورندگان :
حسيني عاشق آبادي، مجتبي دانشگاه شهركرد , موسوي، كاظم دانشگاه شهركرد , آموزگار، ژاله دانشگاه تهران , نصر اصفهاني، محمدرضا دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
اسطوره , حماسه , تراژدي , ابَرمفهوم , مادرمفهوم , گلستان سعدي
چكيده فارسي :
اسطوره به صورتهاي گوناگون تعريف شده است. پس از بررسي، اين نتيجه حاصل ميشود كه ظاهراً اسطوره قابل تعريف جامع و مانع نيست. در اغلب اين تعاريف و دستهبنديها شاخصهايي چون روايت، نمادين، جهانبيني، مقدس، فراتاريخي، قدسي، مينوي، تخيل، نظام، ايزدان، فرشتگان و... به چشم ميآيد. در اين پژوهش كوشش شده است تعريف ديگري از اسطوره، حماسه و تراژدي ارائه شود. در اين بازتعريف، اسطوره «مفاهيم ناشناخته يا چند گونۀ شناختۀ ذهن بشرند»؛ مفاهيم ناشناختهاي كه ذهن او را در بر ميگيرد، هميشه و همهجا همراهياش ميكند و كوشش بيپايان انسان، شناختن و شناساندن آنهاست. از آنجا كه اين مفاهيم، انساني، جهاني و هميشگياند و در اين ويژگي با اسطوره يكسان مينمايند، ميتوان مفاهيم ناشناختۀ ذهن بشر را اسطوره ناميد. اين همگونسازي، گره از تعاريف فراوان و گهگاه ناهمخوان و رودررو (از اسطوره) ميگشايد. حماسه «چالش انسان براي شناختن و شناساندن آن مفاهيم» و تراژدي، «نتيجۀ (ميزان پيروزي/ شكست بشر در) شناختن و شناساندن آن مفاهيم» است. مفاهيم، خود نمايشيشان را در پديدهها نمايان ميكنند كه در اينجا با عنوان نماد از آنها ياد ميشود. پذيرندگي، گنجايي، ژرفايي و گستردگي مفاهيم، نمادهاي بهكاررفته، كارافزارهاي لازم و متغيرهاي فراوان در فرايند چرخۀ «اسطوره، حماسه، تراژدي» كارايي دارند. ادبيات تعليمي در فرهنگ ايراني، جايگاه ويژهاي براي ياددهي و كاربردي كردن اين مفاهيم دارد؛ مفاهيمي كه گاه از تعاليم دين اسلام و گاه از فرهنگ كهن ايرانزمين برگرفته شده است. گلستان سعدي بهعنوان نمونۀ ارزندهاي از ادبيات تعليمي، گسترۀ مناسبي براي تحليل مفهومشناختي است. ابَرمفهوم مورد توجه سعدي، انسان است كه با مادرمفهوم آرامش چالش دارد اما اسطورۀ بنيادين آز پيش روي اوست كه در سراسر كتاب، حضوري شگرف دارد و مانع دستيابي (و پيروزي) ميشود و او را از شناخت خود و ديگر مفاهيم (آرامش، ترس، مرگ و...) بازميدارد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات تعليمي