شماره ركورد :
1135035
عنوان مقاله :
خوانش غزلي از مولانا براساس الگوي پرسش محور
عنوان به زبان ديگر :
بدون عنوان
پديد آورندگان :
حاجي آقابابايي، محمدرضا دانشگاه علامه طباطبائي , واعظ، بتول دانشگاه علامه طباطبائي
تعداد صفحه :
28
از صفحه :
91
تا صفحه :
118
كليدواژه :
تحليل متن , الگوي پرسش محور , مولانا , غزليات شمس
چكيده فارسي :
در مواجهه با متن ادبي مي‌توان به شيوه‌هاي گوناگوني به تحليل و شرح آن پرداخت و ابعاد معنايي متن را آشكار نمود. هرچند استفاده از نظريه‌هاي ادبي در تحليل متن، افق معنايي تازه‌اي به روي خواننده مي‌گشايد و موجب پويايي فرايند خوانش و قرائت متن مي‌شود، هيچ‌يك از نظريه‌هاي ادبي به‌تنهايي نمي‌تواند نگاهي كل‌نگر و جامع به همه ابعاد متن داشته باشد و خواننده را به فهمي حداكثري از متن برساند؛ ازاين‌رو لازم است براي رسيدن به فهمي حداكثري از متن، الگويي خاص ارائه كرد تا بتواند ابعاد گوناگون متن را آشكار نمايد. آنچه در اين پژوهش موردبررسي قرارگرفته است، خوانش غزلي از مولانا جلال‌الدين با مطلع «خبرت هست كه در شهر شكر ارزان شد / خبرت هست كه دي گم شد و تابستان شد» براساس اين الگوست. در اين غزل شاهد روايت مولانا از رخ دادن حادثه‌اي هستيم كه موجب شادماني فراواني براي او شده است. با بررسي اطلاعاتي كه از زندگاني مولانا در دست داريم، مي‌دانيم دو حادثه مهم در زندگاني مولانا مي‌تواند موجب پيدايي چنين سطحي از شادماني در وجود او شده باشد؛ نخستين حادثه مرتبط با بازگشت شمس تبريزي از دمشق است و حادثه ديگر مرتبط به بازگشت دوباره حسام‌الدين چلبي به مجلس بحث و درس مولاناست. با بررسي‌ سطوح گوناگون اين غزل و همچنين ارتباط ميان واژگان و محتواي ابيات اين غزل با ابيات مثنوي مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه اين غزل مرتبط با بازگشت دوباره حسام‌الدين و ازسرگيري سرايش مثنوي است.
چكيده لاتين :
بدون چكيده
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
پژوهش هاي نقد ادبي و سبك شناسي
فايل PDF :
7900814
لينک به اين مدرک :
بازگشت