شماره ركورد :
1136245
عنوان مقاله :
پيش ‌بيني كيفيت زندگي بر اساس نظام‌هاي فعال‌ساز-بازدارنده رفتاري و بيش ‌فعالي بزرگسالي در مردان دچار سوء مصرف مواد
پديد آورندگان :
شاه محمدي، معصومه دانشگاه آزاد اسلامي - دانشكده علوم و تحقيقات - گروه روانشناسي باليني، قزوين , تقي لو، صادق دانشگاه آزاد اسلامي - گروه روانشناسي، آستارا
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
33
تا صفحه :
53
كليدواژه :
بازدارنده , بيش‌فعالي , سوء مصرف مواد , كيفيت زندگي , فعال‌ساز
چكيده فارسي :
هدف: هدف پژوهش پيش ‌بيني كيفيت زندگي بر اساس نظام‌هاي فعال‌ساز–بازدارنده رفتاري و بيش فعالي بزرگسالي در مردان دچار سوء ‌مصرف‌ مواد بود. روش: روش پژوهش همبستگي و جامعه آماري كليه افراد دچار سوء‌ مصرف مواد استان البرز به ‌تعداد 1673 بود. بر اساس جدول كرجسي-مورگان 1970 حجم نمونه 232 نفر تعيين و به ­صورت در دسترس از دو مركز اقامتي توسكا و رويش سبز انتخاب شد. پرسشنامه‌هاي پژوهش كيفيت زندگي سوء‌ مصرف‌كنندگان مواد سازمان بهداشت جهاني واروشربون 1998، فهرست علائم شاخص خود معرفي بيش فعالي بزرگسالان كانرز (1999) و پرسشنامه نظام بازدارنده مغزي-فعال‌ساز رفتاري كارور و وايت (1994) بود. پس از حذف 5 پرسشنامه مخدوش و 2 داده پرت، داده‌ها با استفاده از آزمون الگو‌يابي معادله‌هاي ساختاري تحليل شد. يافته‌ها: يافته‌ها نشان داد كه ضرايب مسير غيرمستقيم بين كيفيت زندگي با مؤلفه‌هاي نظام فعال‌ساز رفتاري (292/0- =β، 01/0 =P) و بيش فعالي بزرگسالي (584/0- =β، 001/0 =P) منفي است. همچنين تغييرات نمره‌هاي نظام مغزي-رفتاري قادر به تبيين 22 درصد از واريانس بيش فعالي بزرگسالان و تغييرات يادشده همراه با تغييرات بيش فعالي بزرگسالي قادر به تبيين 47 درصد از واريانس كيفيت زندگي بود. نتيجه‌گيري: بر اساس نتايج اين پژوهش بيش فعالي بزرگسالي رابطه بين نظام فعال‌ساز رفتاري و كيفيت زندگي را به ‌صورت منفي ميانجيگري مي‌كند؛ بنابراين مي‌توان گفت كه بيش فعالي در اكثر زمينه‌هاي زندگي فردي و اجتماعي مردان دچار سوء مصرف مواد آثار منفي و مخربي بر جاي مي‌گذارد؛ لذا پيشنهاد مي­شود براي ارتقاء كيفيت زندگي و كاهش رفتارهاي پرخطر در بزرگسالان دچار اختلال بيش فعالي، جلسه‌هايي در قالب كارگاه‌هاي آموزشي براي حل تعارض­ها و بهبود روابط بين فردي آن­ها انجام پذيرد.
چكيده لاتين :
Aim: The aim of this research was to predict life quality based on behavioral activator and inhibitor systems and adulthood hyperactivity in male drug abusers. Method: A correlational method was employed. The statistical population consisted of 1637 drug abusers residing in the Alborz province, Iran. 232 drug abusers were selected based on Krejces & Morgan’s table (1970). Participants completed the following questionnaires: The World Health Organization’s Quality of Life (WHOQOL) Questionnaire (Varsharbun, 1998); Conner's (1999) List of the Symptoms of Adulthood ADHD Indicator and the Behavioral Activator and Brain inhibitor System Questionnaire (Carver and White, 1994). Data was analyzed using the structural equation-modeling test. Findings: Findings showed that the indirect path coefficients between life quality and components of behavioral activator system (β=-0.292, P=0.01) and adulthood (β= -0.584, P=0.001) were negative. Changes of scores of behavioral-brain system explained 22% of adulthood hyperactivity variance and explained 47% of life quality variance along with changes of ADHD in adulthood. Conclusion: This research shows that adulthood hyperactivity has negative effects on the relationship between behavioral activator system and life quality. Therefore, it can be argued that hyperactivity has negative and destructive effects on personal and social affairs of male drug abuse. We suggest that some workshops should be held to improve the quality of life and decrease the dangerous behaviors in individuals with hyperactivity disorder in order to solve conflicts and improve interpersonal relationships.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
روان شناسي كاربردي
فايل PDF :
7902673
لينک به اين مدرک :
بازگشت