عنوان مقاله :
الگوي ساختاري رابطه بين الگوهاي ارتباط والد-فرزند و طرحوارههاي ناسازگار اوليه با ميانجيگري سبكهاي دلبستگي
پديد آورندگان :
خراساني زاده، عاطفه دانشگاه آزاد اسلامي - دانشكده روانشناسي - گروه روانشناسي، البرز , پورشريفي، حميد دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه روانشناسي سلامت، تهران , رنجبري پور، طاهره دانشگاه آزاد اسلامي - دانشكده روانشناسي - گروه روانشناسي، البرز , باقري، فريبرز دانشگاه آزاد اسلامي - دانشكده ادبيات، علوم انساني و علوم اجتماعي - گروه روانشناسي، تهران , پويامنش، جعفر دانشگاه آزاد اسلامي - دانشكده علوم انساني - گروه روانشناسي، ابهر
كليدواژه :
الگوي ارتباط والد_فرزند , طرحواره هاي ناسازگار اوليه , سبك هاي دلبستگي
چكيده فارسي :
هدف: هدف پژوهش تعيين نقش ميانجيگر سبكهاي دلبستگي در رابطه بين الگوهاي ارتباط والد- فرزند با طرحوارههاي ناسازگار اوليه بود. روش: روش پژوهش همبستگي و جامعه آماري دانشجويان دانشگاههاي آزاد اسلامي تمام واحدهاي علوم و تحقيقات تهران در سال تحصيلي 97-1396 به تعداد 196100 نفر بود. به روش نمونهگيري خوشهاي چند مرحلهاي دانشكدههاي ادبيات و علوم انساني، علوم پايه و فني مهندسي انتخاب و حجم نمونه به پيشنهاد ميشل 1993 و با در نظر گرفتن نسبت 10 تا 20 آزمودني به ازاي هر متغير و احتمال ريزش 420 نفر تعيين شد. دادهها با استفاده از مقياس الگوي ارتباط والد- فرزند باقري (1392)، نسخه كوتاه پرسشنامه طرحواره يانگ 1998 و پرسشنامه دلبستگي بزرگسالان هازن و شيور (1987) جمعآوري و بعد از حذف 58 پرسشنامه مخدوش و داده پرت، دادهها با روش الگويابي معادلههاي ساختاري تحليل شد. يافتهها: نتايج نشان داد كه الگوي ساختاري پژوهش برازش مناسبي دارد و تنها سبك دلبستگي دوسوگرا ميتواند در سطح 99 درصد اطمينان رابطه بين الگوي ارتباطي آزادي مدار را با طرحوارههاي حوزه بريدگي و طرد (229/0 =β)، خودگرداني و عملكرد مختل (241/0 =β)، محدوديتهاي مختل (150/0 =β)، ديگرجهتمندي (208/0 =β) و حوزه گوش به زنگي بيش از حد و بازداري (159/0 =β) و نيز رابطه بين الگوي ارتباطي امنيت مدار را با طرحوارههاي حوزه بريدگي و طرد (375/0 =β)، خودگرداني و عملكرد مختل (396/0 =β)، محدوديتهاي مختل (246/0 =β)، ديگرجهتمندي (340/0 =β) و حوزه گوش به زنگي بيش از حد و بازداري (260/0 =β) ميانجيگري كند. نتيجهگيري: بر اساس اين نتايج ميتوان با آموزش الگوهاي درست ارتباط والد-فرزند به والدين، مانع شكلگيري طرحوارههاي ناسازگار اوليه و آسيبهاي ناشي از آن شد.
چكيده لاتين :
Aim: Aim of present study was to determine the mediating role of attachment
styles in relationship between parent-child relation patterns and early
maladaptive schemas. Method: Method was a correlational study and
statistical population included all the students of all branches of Islamic Azad
University, Science and Research Branch of Tehran during 2017-2018
academic year (N=196,100). Using multi-stage cluster sampling method,
Faculty of Literature and Humanities, Faculty of Basic Sciences and Faculty
of Engineering were selected and considering Mishel's (1993) suggestion and
a ratio of 10-20 subjects per variable and probable attrition, the sample size
was set at 420 individuals. To collect the data, Bagheri's (2012) Parent-child
Relation Pattern Inventory, Young’s (1998) Schema Questionnaire-short
form and Hazen & Shaver’s (1987) Adult Attachment Styles Questionnaire
were used and after discarding 58 distorted questionnaires, the data was
analyzed using structural equation modeling method. Results: The findings
showed that structural pattern of the research fits well and only ambivalent
attachment style can mediate the relationship between Liberal-based relation
pattern and disconnection and rejection (β= 0.229), impaired autonomy and
performance (β= 0.241), impaired limits (β= 0.150), other-directedness (β=
0.208) and over-vigilance/inhibition schemas (β= 0.159) and also between
secure-based pattern (β= 0.375) and disconnection and rejection (β= 0.396),
impaired autonomy and performance (β= 0.246), impaired limits (β= 0.340),
other directedness and over-vigilance/inhibition schemas (β= 0.260) at 0.01
confidence level. Conclusion: These results imply that through teaching
proper relation patterns of parent-child, we can prevent the formation of
maladaptive schemas and avoid its resulting damages.
عنوان نشريه :
روان شناسي كاربردي