عنوان مقاله :
الگوي ساختاري خود مراقبتي بيماران ديابتي براساس افسردگي و ذهن آگاهي: نقش ميانجي سبك زندگي سلامت محور
عنوان به زبان ديگر :
Structural Model of Diabetic Patients' Self-Care Based on Depression and Mindfulness: The Mediating Role of Health-Based Lifestyle
پديد آورندگان :
ﺑﺎدﭘﺮ، ﺳﯿﻤﺎ داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ، واﺣﺪ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ - ﮔﺮوه رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ , بختيارپور، سعيد داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ، واﺣﺪ اﻫﻮاز - رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﻋﻤﻮﻣﯽ، ﮔﺮوه رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ، اﻫﻮاز، اﯾﺮان , حيدرئي، علي رضا داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ، واﺣﺪ اﻫﻮاز - رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﻋﻤﻮﻣﯽ، ﮔﺮوه رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ، اﻫﻮاز، اﯾﺮان , مرادي منش، فردين داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ،واﺣﺪ دزﻓﻮل - رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﻋﻤﻮﻣﯽ، ﮔﺮوه رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ، دزﻓﻮل، اﯾﺮان
كليدواژه :
خود مراقبتي , افسردگي , ذهن آگاهي , سبك زندگي سلامت محور
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: سازمان بهداشت جهاني تخمين مي زند كه بيش از 346 ميليون نفر در سراسر جهان مبتلا به ديابت نوع 2 هستند. اين تعداد احتمالاً تا سال 2030 بدون مداخله بيش از دو برابر خواهد بود. نياز بيماران ديابتي فقط به كنترل گلوكز خون محدود نمي شود بلكه پيشگيري از عوارض نيز و توان بخشي جسمي و رواني نيز لازم است لذا اين پژوهش با هدف آزمون مدل علي خود مراقبتي بر اساس افسردگي و ذهن آگاهي از طريق سبك زندگي سلامت محور در بيماران مبتلا به ديابت انجام شد.
روش پژوهش: جامعۀ آماري شامل كليه بيماران ميانسال مبتلا به ديابت مراجعه كننده به متخصصين غدد شهر تهران در سال1397 بود كه از بين آنها 195 نفر به روش نمونه گيري در دسترس انخاب شدند. و به پرسشنامه هاي افسردگي، ذهن اگاهي، سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت و خودمراقبتي ديابت پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحليل مسير با استفاده از نرم افزار Amos تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد كه هر دو متغير افسردگي و ذهن آگاهي از طريق سبك زندگي سلامت محور با خود مراقبتي رابطه غيرمستقيم و معني دار داشتند. رابطه مستقيم بين افسردگي و خود مراقبتي معني دار نبود. اما بين ذهن اگاهي و خود مراقبتي رابطه مستقيم معني داري وجود داشت. به عبارتي طبق يافته ها ذهن آگاهي علاوه بر تاثير مستقيم از طريق تاثيري كه بر سبك زندگي سلامت محور داشت با رفتارهاي خود مراقبتي در ارتباط بود اما افسردگي تمام تاثيرش را بر خودمراقبتي از طريق سبك زندگي سلامت محور گذاشت.
نتيجه گيري: با توجه به اينكه هر دو متغير افسردگي و ذهن آگاهي بر سبك زندگي كه بيمار انتخاب ميكند موثر هستند، ميتوانند از طريق تاثيري كه بر سبك زندگي بيمار دارند، رفتارهاي خود مديريتي بيماران ديابتي را پيش بيني كنند.
چكيده لاتين :
Introduction: The World Health Organization estimates that more than 346 million people have diabetes worldwide. This value will probably be more than double by 2030 without intervention. Diabetic patients not only require blood glucose control but also prevention of complications as well as physical and mental rehabilitation. Therefore, this study aimed to test the causal model of self-care based on depression and mindfulness through a healthy lifestyle in diabetic patients.
Materials and Methods: The statistical population consisted of all middle-aged patients with diabetes referred to endocrinologists in Tehran, Iran during 1977. In total, 195 cases were selected by convenience sampling. The patients were asked to complete the questionnaires of depression, mindfulness, health-promoting lifestyle, and diabetes self-care. Data were analyzed in Amos software using the path analysis method.
Results: The results showed that depression and mindfulness had an indirect and significant relationship with self-care through a health-centered lifestyle. Moreover, there was no significant relationship between depression and self-care. However, a significant direct relationship was observed between mindfulness and self-care. In other words, mindfulness was associated with self-care behaviors due to its direct effect on a health-centered lifestyle; however, depression affected self-care through a health-centered lifestyle.
Conclusion: Given that both depression and mindfulness affect the lifestyle of the patient, they can predict the self-management behaviors of diabetic patients through their impact on the patient's lifestyle.
عنوان نشريه :
پرستاري ديابت