عنوان مقاله :
انطباق زبان الگو با معماري بومي روستايي ايران در راستاي پايداري محيط (مطالعه موردي، دهستان لفور)
عنوان به زبان ديگر :
Adaptation of Pattern Language with Iranian rural Vernacular Architecture in along with environmental sustainability (case study lafoor village)
پديد آورندگان :
كيواني نژاد، مليكا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي , تاج، شهره دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي , صالحي، هما دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي
كليدواژه :
معماري بومي , روستا , زبان الگو , توسعه پايدار , مازندران
چكيده فارسي :
معماري بومي معماري است كه به نيازهاي انسان، در ارتباط با خود، جامعه، جهان پيرامون و طبيعت پاسخ مناسب داده و بر مبناي
هويت انسان، به صورت حركتي پويا در طول زمان شكل گرفته است. زندگي روستايي نيز، نوعي از زندگي همراه با توليد و مبتني
بر ساختارهاي بومي است كه اين ساختارها، به خصوص در گذشته نمادي از هويت و بيانگر ساختارهاي اجتماعي، فرهنگي،
اقتصادي و نيز معرف شرايط اقليمي منطقه بوده است.
در مناطق روستايي، زبان الگوي معماري بيشتر با ابعاد محيطي معماري بومي، انطباق دارد و كريستوفر الكساندر اولين بار با مطرح كردن نظريه زبان الگو گامى مؤثر در اين زمينه برداشت. به اعتقاد وي تمامي بناهايي كه تاكنون ساخته شدهاند چه سنتي و چه نوين همگي آنها شكلشان را از زبانهايي ميگيرند كه سازندگانشان به كار ميبرند؛ و اين زبان است كه به ساختار معنا و مفهوم ميبخشد و آن را از بيهويتي ناشي از آن نجات ميدهد. عوامل تعيينكننده معماري بومي را ميتوان همان عوامل (موّلدهاي) توسعه پايدار يعني: طبيعت، مردم (جامعه)، ساخت و الگو، دانست. لذا در مقاله پيش رو سعي بر اين است تا الگوهاي مؤثر بر زبان الگوي معماري بومي روستايي و تأثير آن در توسعه پايدار روستاها واكاوي شود. به عبارتي در اين مقاله مسكن روستايي از ديدگاه معماري مورد بررسي قرار گرفته و به جايي ميرسد كه وجه اشتراك و درهمتنيدگي خاصي مشاهده ميشود و وجه افتراق و تمايزي بين آنها مشاهده نميشود. در واقع كشف ارتباطي مستقيم بين اين دو (نگاه معماري و زبان الگو در جغرافياي روستايي) از اهداف اين مقاله است. متغيرهاي اين پژوهش ذاتاً كيفي هستند، مقادير عددي به خود نميگيرند، بلكه ارزشهاي كيفي را ميپذيرند؛ اما با روشهايي چون رتبهبندي (طيفي از رتبههاي ارزشي: طيف ليكرت در برابر هر گويه پرسشنامه قرارگرفته)، قابل اندازهگيري شدهاند و ميتوان آنها را مورد تحليل آماري (آزمون فرضيه) -آزمون استقلال صفات قرار داد.
چكيده لاتين :
In rural areas, the language of the architectural model is more in keeping with the architectural dimensions of the native architecture. In his opinion, all the structures that have been made so far, whether they are traditional or new, all of them take shape from the languages that their makers make; this language is a structure of meaning and concept. and it will save it from the evil that comes from it. The determinants of native architecture can be considered to be the same factors (generators) of sustainable development: nature, people (society), construction and patterns. Therefore, in the present paper, it is attempted to analyze the patterns affecting the language of the rural indigenous architectural model and its impact on the sustainable development of villages. In other words, in this paper, rural housing is examined from an architectural point of view, and it comes to the point where there is a special aspect of subscription and disintegration, and there is no distinction between them. Indeed, the discovery of a direct relationship between the two (architectural look and pattern language in rural geography) is one of the purposes of this paper. The variables of this research are inherently qualitative, they do not take numerical values, but take qualitative values. However, they can be measured by methods such as ranking (a range of value ranges: the Likert spectrum against each questionnaire), and can be statistically analyzed (Hypothesis Test) - Independent Test Attributes.
عنوان نشريه :
جغرافيا (برنامه ريزي منطقه اي)