عنوان مقاله :
ارتباط سلامت معنوي با كيفيت زندگي مرتبط با سلامت در بزرگسالان تهراني
عنوان به زبان ديگر :
The Association between Spiritual Health and Health Related Quality of Life in Tehrani Adults
پديد آورندگان :
اميري، پريسا دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران - مركز تحقيقات تعيين كنندههاي اجتماعي سلامت - پژوهشكده علوم غدد درونريز و متابوليسم , واحدي نوتاش، گلناز دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران - مركز تحقيقات تعيين كنندههاي اجتماعي سلامت - پژوهشكده علوم غدد درونريز و متابوليسم , جلالي فراهاني، سارا دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران - مركز تحقيقات تعيين كنندههاي اجتماعي سلامت - پژوهشكده علوم غدد درونريز و متابوليسم , كريمي، مهرداد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران - مركز تحقيقات تعيين كنندههاي اجتماعي سلامت - پژوهشكده علوم غدد درونريز و متابوليسم , علمداري، شهرام دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران - مركز تحقيقات پيشگيري و درمان چاقي - پژوهشكده علوم غدد درونريز و متابوليسم , عزيزي، فريدون دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران - مركز تحقيقات غدد درونريز و متابوليسم - پژوهشكده علوم غدد درونريز و متابوليسم
كليدواژه :
سلامت معنوي , كيفيت زندگي , سلامت , بزرگسالان
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: شواهد موجود، ارتباط سلامت معنوي با كيفيت زندگي مرتبط با سلامت را در افراد مبتلا به بيماريهاي مزمن نشان دادهاند. پژوهش حاضر ازجمله اولين مطالعاتي است كه با هدف بررسي ارتباط سلامت معنوي و كيفيت زندگي مرتبط با سلامت در جمعيت عمومي بزرگسال تهراني در فاصله سالهاي 95-1393 انجام شده است.
مواد و روشها: مطالعه مقطعي حاضر در چارچوب مطالعه قند و ليپيد تهران بر روي بزرگسالاني كه پرسشنامه جامع سنجش سلامت معنوي و همچنين مقياس بومي كيفيت زندگي مرتبط با سلامت (SF-12) را تكميل نموده بودند، انجام شد. ارزيابي ارتباطات بين متغيرهاي جمعيتشناختي، سلامت معنوي و كيفيت زندگي مرتبط با سلامت با استفاده از روش مدلسازي معادلات ساختاري به تفكيك جنسيت انجام شد.
يافتهها: پرسشنامه سلامت معنوي توسط 1595 نفر (56/2 درصد زن و 43/8 درصد مرد) با ميانگين سني 12/5±41/3 سال تكميل شد. در مجموع 361 نفر (22/6 درصد) مجرد بوده و 657 نفر (2/41 درصد) تحصيلات دانشگاهي داشتند. ميانگين امتياز كل سلامت معنوي و مؤلفههاي شناختي/ عاطفي و رفتاري در زنان به طور معنيداري بالاتر از مردان بود (p<0/001). علاوه بر اين ميانگين امتياز كيفيت زندگي مرتبط با سلامت در مردان نسبت به زنانِ مورد بررسي در تمامي ابعاد بالاتر بود (p<0/001). شاخصهاي برازش مدل مفهومي مورد آزمون براي مردان و زنان مقادير قابل قبولي را نشان داد. ارتباط مستقيم معنيداري بين مؤلفه شناختي/ عاطفي سلامت معنوي با بعد رواني كيفيت زندگي در مردان (p<0/05 و 0/37=β) و زنان (p<0/05 و 0/21=β) وجود داشت.
ملاحظات اخلاقي: پيش از اجراي طرح، تمامي مشاركتكنندگان برگههاي رضايت آگاهانه را امضا كردند.
نتيجهگيري: الگوي ساختاري ارتباط معنيدار سلامت معنوي با كيفيت زندگي مرتبط با سلامت در زنان و مردان بزرگسال تهراني، ميتواند در مداخلات ارتقاي كيفيت زندگي مرتبط با سلامت در جامعه شهري تهران مورد بهرهبرداري قرار گيرد. تعميم نتايج حاضر، مستلزم مطالعات بيشتر در جمعيتهاي مختلف به ويژه ساكنين ساير شهرها و روستاهاي كشور است.
چكيده لاتين :
Background and Aim: Existing evidence indicated the association between spiritual health and health related quality of life (HRQoL) in individuals with chronic diseases.
The current study is among the first conducted to investigate the association
between spiritual health and HRQoL in a general population of Tehranian adult,
using the structural equation model method.
Materials and Methods: The current cross-sectional study was conducted within the
framework of the Tehran Lipid and Glucose Study (TLGS). Participants were adults
≥20 years who participated in the TLGS during 2014-2016 and completed the spiritual
health inventory in Muslim adults (SHIMA) and the Iranian version of Short-Form 12-
Item Health Survey version 2 (SF-12v2). Structural equation modeling was used to
assess associations between socio-demographic factors, spiritual health and HRQoL.
Findings: The spiritual health questionnaire was completed by 1595 adults (56.2%
female) with a mean age of 41.3±12.5 years. Of the total study population,
361(22.6%) were single and 657 (41.2%) had academic education. Mean total and
subscale scores of spiritual health were significantly higher in women compared to
men (p<0.05). In addition, mean HRQoL subscale scores were significantly higher in
men compared to women (p<0.001). Fit indices of tested conceptual model for men
and women were acceptable. Cognitive/ emotional dimension has a significant direct
association with the mental dimension of HRQoL in both men (β=0.37, p<0.05) and
women (β=0.21, p<0.05).
Ethical Considerations: All participants signed informed consent form befor data
collection. Conclusion: The current study indicated a structural model of association between
spiritual health and HRQoL in Tehranian men and women, which can be used in future
interventions with the aim of improving HRQoL in adults. To generalize these findings,
further investigations in other urban and rural Iranian populations is recommended.
عنوان نشريه :
اخلاق پزشكي