عنوان مقاله :
كلونيزاسيون استافيلوكوك اورئوس مقاوم به متيسيلين در كاركنان بهداشت و درمان ايران: يك بررسي سيستماتيك و متاآناليز
عنوان به زبان ديگر :
Methicillin-Resistant Staphylococcus Aureus colonization in Iranian Health Care Workers: A Systemic Review and Meta-Analysis
پديد آورندگان :
محمدي نويد دانشگاه علوم پزشكي قزوين - گروه پزشكي اجتماعي و پيشگيري - مركز تحقيقات رشد كودكان , دانش محمد علي دانشگاه علوم پزشكي قزوين - دانشكده پزشكي - گروه بيمار يهاي عفوني و گرمسيري , علامي عباس دانشگاه علوم پزشكي قزوين - دانشكده پزشكي - گروه بيمار يهاي عفوني و گرمسيري
كليدواژه :
استافيلوكوك اورئوس , مقاومت به متيسيلين , كاركنان سلامت , متاآناليز , ايران
چكيده فارسي :
استافيلوكوكوس اورئوس (SA) و بهويژه استافيلوكوكوس اورئوس مقاوم به متيسيلين (MRSA) يكي از عوامل اصلي عفونتهاي مرتبط با مراقبتهاي بهداشتي در سراسر جهان است. كاركنان سلامتي ممكن است به عنوان مخزن براي گسترش MRSA به بيماران و ديگر كاركنان عمل كنند. هدف از اين بررسي سيستماتيك، تعيين شيوع جدايههاي SA و MRSA از بيني كاركنان سلامتي ايران است. واژههاي جستجوشده «ايران» و «استافيلوكوكوس اورئوس» و «MRSA» در پابمد و گوگل اسكالر جستوجو شدند. همچنين دو پايگاه داده علمي فارسي (جهاد دانشگاهي و بانك اطلاعات نشريات كشور) و خلاصه مقالات كنگرههاي ملي اخير مورد بررسي قرار گرفتند. در اين بررسي سيستماتيك مقالات / خلاصههاي بررسي شيوع SA و MRSA در ايران (از 1993 تا 2018) گنجانده شد. متاآناليز با استفاده از نرمافزار OpenMeta[Analyst] انجام شد. طبق نتايج متاآناليز شيوع SA بين كاركنان 26 درصد (فاصله اطمينان 95 درصد: 19/4-32/6 درصد) و شيوع MRSA به ترتيب به نسبت ايزولههاي جداشده و تعداد كل كاركنان مورد بررسي 35/4 درصد (فاصله اطمينان 95 درصد: 29/6-41/1 درصد) و 7/6 درصد (فاصله اطمينان 95 درصد: 6/4-8/8 درصد) است. مطالعههاي قديميتر شيوعي بيش از مطالعههاي اخير را نشان ميدهند. شيوع كلونيزاسيون بيني MRSA بين كاركنان سلامت ايران، بين شيوع كشور آمريكا و كشورهاي اروپايي با كشورهاي آفريقايي قرار دارد.
چكيده لاتين :
Staphylococcus aureus (SA) and especially methicillin-resistant staphylococcus aureus (MRSA) remains
a major cause of healthcare-associated infections worldwide. Health care workers (HCWs) may act as
reservoirs for transmission of MRSA to patients and other HCWs. The aim of this systematic review was
to investigate the prevalence of SA and MRSA colonization among HCWs in Iran. The used keywords for
searching were: “Iran”, “S. aureus” and “MRSA” conducted in PubMed, and Google Scholar, and two
national scientific databases and proceedings of recent national conferences. The studies related to SA
or MRSA prevalence in Iran published from 1993 to 2018 were included for review. Meta-analysis was
performed using the Open Meta (Analyst) software. Results showed that the prevalence of SA among
HCWs was 26% (95% CI=19.4-32.6%). The ratios of MRSA/total isolated SA and MRSA/total HCWs were
obtained 35.4% (95% CI=29.6-41.1%) and 7.6% (95% CI= 6.4-8.8%), respectively. Older studies showed
a higher prevalence compared to recent studies. The prevalence of nasal MRSA carriage among Iranian
HCWs was in a range between the rates reported in the U.S/European and African countries.
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي - درماني قزوين