نگرش دختران مجرد به ازدواج و ارتباط آن با مصرف محصولات فرهنگي در كاركنان دانشگاه علوم پزشكي شيراز

مقدمه: مصرف فرهنگي يكي از شيوه­هاي رايج براي هويت­يابي به ويژه در دوران معاصر است كه مي­تواند بر انتخاب­هايي كه با هويت افراد در ارتباط است ازجمله ازدواج تأثير بگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسي نگرش دختران مجرد به ازدواج و ارتباط آن با ميزان مصرف محصولات فرهنگي آنها در بين شاغلين دانشگاه علوم پزشكي شيراز انجام شده است. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر به صورت مقطعي انجام شد. با استفاده از چارچوب نظري تحقيق، محصولات فرهنگي با پنج مؤلفه 1-فعاليت­هاي فرهنگي، 2-مطالعه كتاب، روزنامه و مجلات، 3-استفاده از برنامه­هاي ماهواره، 4-استفاده از اينترنت و 5-استفاده از برنامه­هاي رسانه­هاي داخلي (تلويزيون، راديو و سينما) كه به نظر مي­رسيد بر متغير وابسته تحقيق (نگرش به ازدواج) اثرگذار باشند، از طريق پرسشنامه­اي با 14 گويه و با استفاده از طيف ليكرت سنجيده شده است. براي عملياتي كردن آن از پاسخگويان خواسته شده ميزان مصرف فرهنگي خود را بر طبق شش گزينه، از طيف (اصلاً تا بسيار زياد) مشخص نمايند. نمرات پاسخگويان در هر مورد جمع زده شده و به عنوان ميزان مصرف فرهنگي لحاظ گرديده است. جامعه آماري تحقيق، دختران مجرد شاغل در دانشگاه علوم پزشكي شيراز هستند، حجم نمونه 345 نفر و داده­ها به روش پيمايش و با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع­آوري شده است. يافته‌ها: يافته­هاي پژوهش نشان داد كه درصد قابل توجهي از افراد نمونه تحقيق (1/39 درصد) به ازدواج نگرش منفي دارند و همه مؤلفه­هاي مصرف فرهنگي بر نگرش به ازدواج اثرگذار بوده­اند. ميزان استفاده از اينترنت و عضويت در شبكه­هاي مجازي نظير تلگرام با ضريب بتاي 618/0- مهمترين متغير مصرف فرهنگي اثرگذار بر نگرش دختران به ازدواج بوده است. بحث و نتيجه گيري: با توجه به اينكه اينترنت و عضويت در شبكه هاي مجازي بيشترين تاثير را بر نگرش دختران به ازدواج دارد، توصيه مي شود مداخلاتي از طريق شبكه هاي مجازي در راستاي بهبود نگرش دخترام به ازدواج صورت گيرد.

Introduction: Currently, cultural consumption is one of the most common ways of forming and constructing identity, affecting the choices like attitudes towards marriage. The purpose of this study was to investigate the attitude of single female employees of Shiraz University of Medical Sciences towards marriage and its link with the amount of cultural products consumption among this population. Methods: This was a cross-sectional study. Using the theoretical framework of the research, cultural products considered in this study had five components: 1- cultural activities, 2-study books, newspapers and magazines, 3 - using satellite programs, 4 - using the Internet, and 5 - using internal media programs (TV, radio, and cinema). These components were measured using a 14-item questionnaire based on a six-point Likert scale. To gather the data, respondents were asked to specify their cultural consumption, according to six points, from ‘not at all’ to ‘very high’. The responses of the respondents were gathered in each case and were considered as a cultural consumption. The statistical population of the study was single female employees working in Shiraz University of Medical Sciences. The sample size was 345, and the data were collected by a survey method, using a questionnaire. Results: The findings of this research showed that a considerable number, 39.1%, had a negative attitude towards marriage which is indicative of changing attitude towards marriage. Furthermore, all of the components of cultural consumption affected attitude towards marriage. In addition, findings showed that use of Internet and subscription to social networks like telegram (BETA=-0.618) had the most significant effect on the single female employees’ attitudes towards marriage. Discussion and Conclusion: Considering that Internet and membership in virtual networks have a great impact on females’ attitudes towards marriage, it is recommended that interventions through virtual networks be made in order to improve females’ attitudes towards marriage