عنوان مقاله :
پايش عوامل خطر در فرآورده هاي سرخ شده صنعتي و صنفي كشور
پديد آورندگان :
خوش طينت، خديجه دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران , بيگ محمدي، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي - واحد علوم پزشكي، تهران , كميلي فنود، رزيتا دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران , عابدي، عبدالصمد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران , كاظمزاده، مزدا دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران , زند رجبي، حديثه دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران , بهراميان، غزاله دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران , صالحي، مهديه دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران , شايگان، وحيده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، تهران , مفيد، وحيد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران
كليدواژه :
فرآوردههاي سرخ شده , نمك , چربي كل , مجموع اسيدهاي چرب اشباع , مجموع اسيدهاي چرب ترانس
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: تغيير سبك زندگي و در نتيجه الگوي غذايي و مصرف مواد غذايي آماده مصرف و سرخ شده احتمال بروز بيماريهاي غير واگير از جمله بيماريهاي قلبي و عروقي را افزايش داده است. تحقيقات بسياري ارتباط بين خطر بالاي ابتلا به اين بيماريها و مصرف مواد غذايي سرخ شده و يا حاوي مقادير زياد نمك را نشان دادهاند. از اين رو در تحقيق حاضر ميزان نمك، چربي كل، مجموع اسيدهاي چرب اشباع و مجموع اسيدهاي چرب ترانس در فرآوردههاي سرخ شده صنعتي و صنفي در كشور بررسي شده است.
مواد و روشها: در اين مطالعه 69 فرآورده سرخ شده شامل 18 نمونه انواع فرآوردههاي سرخشده صنعتي (چيپس سيب زميني، خلال سيب زميني، پياز سرخشده، سير سرخ شده) و 51 نمونه انواع فرآوردههايسرخشده صنف (چيپس سيب زميني، سيب زميني سرخ شده، پياز سرخ شده و سير سرخشده) از 8 استان (از مناطق گوناگون جغرافيايي) تهيه شدند. برحسب مورد، از نظر ميزان نمك، درصد چربي كل، مجموع اسيدهاي چرب اشباع و مجموع اسيدهاي چرب ترانس مورد آزمون و مطابقت آنها با استانداردهاي ملي ايران مورد بررسي قرار گرفت.
يافتهها: متوسط ميزان چربي كل در انواع چيپس سيبزميني صنعتي و صنفي به ترتيب 50/9±30/41٪ و 77/6±89/42٪ ، سيبزميني سرخ شده و خلال سيبزميني به ترتيب 95/2±77/33٪ و 16/6±18/15٪، پياز سرخشده صنعتي و صنفي به ترتيب 16/14±21/48٪ و 88/9±30/4741٪ و سير سرخشده صنعت و صنف 9/45٪ و50/10±29/26٪ وزني به دست آمد. از 69 نمونه سرخشده صنعتي و صنفي فقط ٪47/5 نمونهها مجموع اسيدهاي چرب اشباع در فاز روغني با استاندارد ملي ايران انطباق نداشتند. مجموع اسيدهاي چرب ترانس در فاز روغني تمام نمونهها با استاندارد روغن سرخكردني مخصوص صنف و صنعت انطباق داشت. ميزان نمك در نمونه هاي چيپس هاي صنعتي بيشتر از انواع صنفي بودهاست (61/0±89/0٪ در مقابل (23/0±56/0) و در مجموع نمونههاي سيبزميني سرخشده صنف كمترين ميزان نمك را داشتهاند (17/0).
نتيجه گيري: با توجه به ميزان بالاي چربي كل در انواع چيپس سيب زميني و پياز سرخ شده به كارگيري روشهاي كاهش جذب روغن و تغيير در استانداردهاي ملي مربوطه پيشنهاد مي شود. نكته قابل توجه ديگر بالا بودن بيشينه تعيين شده براي مجموع اسيدهاي چرب اشباع در استاندارد روغنهاي سرخ كردني مخصوص صنف و صنعت (بيشينه 45٪) است. بالا بودن ميزان چربي در فرآورده هاي مورد بررسي و به دنبال آن دريافت بالاي اسيدهاي چرب اشباع مي تواند بر لزوم تجديدنظر در استاندارد مربوطه دلالت داشته باشد.
چكيده لاتين :
Background and Objectives: Changes in lifestyles and food patterns and consumption of ready-to-eat and fried foods
have increased probability of chronic non-communicable diseases (NCDs). Studies have illustrated associations
between salt, total fat, saturated fatty acid and trans fatty acid contents of the industrial and guild fried products in Iran.
Materials & Methods: In this study, 69 samples, including 18 samples of industrial (potato chips, shoestring potatoes,
fried onions and fried garlics) and 51 guild (potato chips, string potatoes, fried onions and fried garlics) fried products
were collected from various regions of Iran. Quantities of salt, total fat, saturated fatty acids and trans fatty acids were
assessed and their conformities with national standards were investigated.
Results: The mean of total fat for industrial and guild potato chips included 42% w/w and for strip potatoes, shoestring
potatoes and industrial and guild fried onions included 17, 34 and 47% w/w, respectively. Of 69 samples, only 5.47%
did not have conformity with national standards on total saturated fatty acids in oily phase. The total trans fatty acids in
oily phase of all samples was at maximum level, specified for industrial and guild frying oils by the national standards.
Conclusion: Due to the high levels of fat in all types of potato chips and fried onions, it can be suggested to use novel
protocols for decreasing oil absorption and to revise relevant national standards. The other notable finding is that the
specified maximum level of total saturated fatty acids for industrial and guild frying oils (maximum 45% w/w) is very
high. High levels of total fat and hence high intakes of saturated fatty acids in the products urge necessary revisions of
the national standards.
عنوان نشريه :
علوم تغذيه و صنايع غذايي ايران