عنوان مقاله :
تغييرات ميزان فشار خون، قند ناشتاي پلاسما و كلسترول-ليپوپروتئين كم چگالي بالا در افراد ديابتي در ايران
پديد آورندگان :
ملك زاده، حميد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي - پژوهشكده علوم غدد درون ريز و متابوليسم، تهران , حدائق، فرزاد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي - پژوهشكده علوم غدد درون ريز و متابوليسم، تهران , خليلي، داود دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي - پژوهشكده علوم غدد درون ريز و متابوليسم، تهران
كليدواژه :
ديابت , فشار خون , قند پلاسماي ناشتا , كلسترول- ليپوپروتئين كم چگالي
چكيده فارسي :
مقدمه: با توجه به اهميت كنترل فشار خون، قند ناشتاي پلاسما (FPS) و كلسترول- ليپوپروتئين كم چگالي (LDL-C) در كاهش عوارض واسكولار در بيماران ديابتي، در اين مطالعه به بررسي روند تغييرات درصد افراد بالغ با ديابت شناخته شده كه سطوح بالاتر از ميزان مطلوب براي اين عوامل خطر داشتند پرداختيم. مواد و روشها: از دادههاي سه دورهي مطالعهي پايش عوامل خطر بيماريهاي غيرواگير (SuRFNCD) در سالهاي 1386، 1390 و 1395 استفاده شد. شركتكنندگان 4493 نفر از افراد 65-25 ساله بودند كه تشخيص قبلي بيماري ديابت را اعلام كرده بودند. روند تغييرات طولي متغيرهاي مورد بررسي با رگرسيون لجستيك برآورد شد. يافتهها: طي 1386 تا 1395، روند كاهشي معنيدار در درصد افراد با فشار خون بالا از 48/2 درصد به 40/4 درصد (47/3 درصد به 37/4 درصد در مردان و 53/0 درصد به 41/5 درصد در زنان) و كلسترول- ليپوپروتئين كم چگالي بالا از 75/4 درصد به 46/7 درصد (73/2 درصد به 45/7 درصد در مردان و 77/4 درصد به 48/3 درصد در زنان) در بالغين ديابتي ديده شد. روند قند ناشتاي پلاسماي بالا تنها در ميان زنان بطور معنادار كاهشي بوده است (51/8 درصد به 45/3 درصد). نتيجهگيري: عليرغم بهبود قابل توجه در عوامل خطر قلبي ـ عروقي در طي يك دهه گذشته، درصد افراد بالغ ديابتي با سطوح بالاتر از ميزان مطلوب براي عوامل خطر قلبي ـ عروقي فاصله زيادي با حد دلخواه دارد و بهبود بيشتر در سطوح اين عوامل خطر منجر به كاهش عوارض عروقي در آينده خواهد شد.
چكيده لاتين :
Introduction: Control of blood pressure, fasting plasma sugar (FPS) and low-density lipoproteincholesterol
(LDL-C) reduces to vascular complications of diabetes. In this study we determined the
prevalence of diabetic individuals with uncontrolled blood pressure, FPS and LDL-C. Materials and
Methods: We used data from three national Surveys of Risk Factors of Non-Communicable Disease
(SuRFNCD) conducted in 2007, 2011 and 2016. Participants were 4493 adults, aged 25-65 years,
who self-reported a previous diagnosis of diabetes. Logistic regression was used to determine pvalue
for trends of prevalence rates. Results: From 2007 to 2016, significant reductions in the
prevalence of individuals with high blood pressure from 48.2 % to 40.4 % (47.3 % to 37.4 % in men
and 53.0 % to 41.5 % in women) and also in those with high LDL-C levels from 75.4 % to 46.7 %
(73.2 % to 45.7 % in men and 77.4 % to 48.3 % in women) were observed. Only women showed a
significant decrease in the prevalence of those with high FPS. Conclusion: Despite significant
improvements during the last decade, achieving goals of these risk factors remains suboptimal
among Iranian adults with diagnosed diabetes. Considerable further improvement is needed to
control and reduce future vascular complications.
عنوان نشريه :
غدد درون ريز و متابوليسم ايران