عنوان مقاله :
تأثير مواجهه/ بازداري از پاسخ همراه با حساسيت زدايي حركات چشم و باز پردازش در بهبود مؤلفههاي شناختي اختلال وسواسي-جبري با تجارب استرسزاي زندگي: يك كارآزمايي كنترل شده تصادفي
عنوان به زبان ديگر :
Effectiveness of Exposure/Response Prevention Plus Eye Movement Desensitization and Reprocessing in Improve Cognitive Components in Patients with Obsessive-Compulsive Disorder and Life Stressful Experiences: A Randomized Controlled Trial
پديد آورندگان :
ساريچلو، محمد ابراهيم داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ و ﺗﻮاﻧﺒﺨﺸﯽ، ﺗﻬﺮان، اﯾﺮان , طارميان، فرهاد داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ و ﺗﻮاﻧﺒﺨﺸﯽ - گروه رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﻟﯿﻨﯽ ﺗﻬﺮان، اﯾﺮان , حاج سيد جوادي، عليرضا داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ و ﺗﻮاﻧﺒﺨﺸﯽ - گروه رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﻟﯿﻨﯽ ﺗﻬﺮان، اﯾﺮان , دولتشاهي، بهروز داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ و ﺗﻮاﻧﺒﺨﺸﯽ - گروه رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﻟﯿﻨﯽ ﺗﻬﺮان، اﯾﺮان
كليدواژه :
حساسيتزدايي حركات چشم و باز پردازش , اختلال وسواسي - جبري , مؤلفههاي شناختي وسواس
چكيده فارسي :
مؤلفههاي شناختي و وجود تجارب آسيبزا نقش تعيين كنندهاي را در تداوم اختلال وسواسي-جبري دارند. اين مطالعه با هدف ارزيابي تركيب درمان مبتني بر مواجهه و بازداري از پاسخ و حساسيتزدايي با حركات چشم و بازپردازش در كاهش مؤلفههاي شناختي اختلال وسواسي-جبري با تجارب استرسزاي زندگي، انجام شد.
روش كار: در اين كارآزمايي باليني كنترلشده تصادفي 60 بيمار مبتلا به OCD با داشتن تجارب استرسزاي زندگي و با گمارش تصادفي ساده در دوگروه پروتكل ERP با EMDR (30 نفر) و ERP (30 نفر) طي 12 جلسه در بيمارستان روانپزشكي 22 بهمن قزوين در سال 1397-1396 تحت درمان قرارگرفتند. پرسشنامه باورهاي وسواسي (OBQ-44) پيش و پس از درمان و پيگيري 3 ماهه تكميل شد. دادهها با استفاده ازكاي-اسكوئر، تحليل كوواريانس، تحليل واريانس مكرر و شاخص تغيير پايدار (RCI) بررسي شدند.
يافتهها: ريزش در گروه ERP به طور قابل ملاحظهاي بيشتر بود (P ˂ 0.05). شاخص تغيير پايدار در هر دو گروه مداخله معني-دار بود (96/1 < RCI). تحليل واريانس مكرر در هر دو پروتكل اثر بخشي معنيداري (P ≤ 0.001) در بهبودي مؤلفههاي شناختي OCD را نشان داد. تحليل كوواريانس اثر بخشي بيشتر پروتكل ERP با EMDR را در مقايسه با گروه ERP در مؤلفه اهميت بيش از حد دادن به افكار را نشان داد (P = 0.001). همچنين، تفاوت ميانگين مؤلفههاي شناختي OCD در هر دو گروه در مراحل پس آزمون و پيگيري 3 ماهه در مقايسه با پيشآزمون معنيدار بود (P ≤ 0.001).
نتيجهگيري: پروتكل ERP با EMDR در مقايسه با پروتكل ERP داراي نرخ تكميل، اثربخشي و بهبودي باليني بيشتري در مؤلفههاي شناختي OCD ميباشد.
چكيده لاتين :
This study aimed to evaluate the effectiveness of Exposure/Response Prevention (ERP) combined with Eye Movement Desensitization Reprocessing (EMDR) as a treatment for obsessive-compulsive disorder (OCD) patients who experienced stressful life events (SLEs), by comparison to ERP.
Methods: This randomized controlled trial was conducted on 60 OCD patients who experienced SLEs and were resistant to medication treatment. Participants were randomized to ERP plus EMDR (n=30) or ERP (n = 30) The Obsessive Beliefs Questionnaire (OBQ-44) were completed before, after the intervention, and after a 3-month follow-up period. Treatment completion was compared using chi‐square tests, analyses of covariance (ANCOVA), repeated measures analysis of variance (ANOVA), Bonferroni post hoc test, and Reliable Change Index (RCI).
Results: Dropout was significantly higher in the ERP group (P ˂ 0.05). Reliable change index was significant in both intervention groups (RCI < 1.96). Repeated systematic analysis of variance in both protocols showed a significant effect (P ≤ 0.001) on the recovery of cognitive components of OCD. Analysis of covariance showed more efficacy of EMDR protocol plus ERP than ERP group in terms of over-importance of thoughts (P = 0.001). Bonferroni post hoc test showed a significant difference in the mean cognitive components of OCD in both groups at the post-test and 3-month follow-up compared to the pre-test (P ≤ 0.001).
Conclusions: The EMDR plus ERP protocol, compared with ERP protocol, has a higher rate of completion, efficacy, and clinical improvement in OCD cognitive components.
عنوان نشريه :
روان پرستاري