زمينه: هيجانها در بسياري از نظريههاي شناختي و رفتاري مورد تأكيد قرار گرفتهاند و در برخي موارد به عنوان عامل خطرساز در بروز مشكلات روانشناختي نقش مهمي دارند. اما پژوهش با بررسي نقش مشترك و يگانه راهبردهاي ناسازگارانه تنظيم شناختي هيجان در پيش بيني مشكلات هيجاني مورد غفلت واقع شده است. هدف: بررسي نقش مشترك و يگانه راهبردهاي ناسازگارانه تنظيم شناختي هيجان در پيش بيني مشكلات هيجاني دانشجويان پرستاري بود. روش: پژوهش از نوع تحقيقات توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل دانشجويان مقطع كارشناسي رشته پرستاري دانشگاه علوم پزشكي تبريز در سال تحصيلي 96-1395 بود. تعداد 207 نفر از دانشجويان به روش نمونهگيري تصادفي ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامههاي علايم اضطراب و افسردگي (واتسون وهمكاران، 2007) و راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان (گارنفسكي، كرايج و اسپينهاون، 2002). تحليل داده با روش آماري رگرسيون گامبه گام انجام شد. يافته ها: نتايج ضرايب رگرسيون مربوط به پيشبيني سهم يگانه راهبردهاي ناسازگارانه تنظيم شناختي هيجان با توجه به ضرايب بتا و مقدار t، نشخوار ذهني، سرزنش ديگران و سرزنش خود به شكل يگانه تأثير معناداري بر مشكلات هيجاني داشتند (0.01 P<زمينه: هيجانها در بسياري از نظريههاي شناختي و رفتاري مورد تأكيد قرار گرفتهاند و در برخي موارد به عنوان عامل خطرساز در بروز مشكلات روانشناختي نقش مهمي دارند. اما پژوهش با بررسي نقش مشترك و يگانه راهبردهاي ناسازگارانه تنظيم شناختي هيجان در پيش بيني مشكلات هيجاني مورد غفلت واقع شده است. هدف: بررسي نقش مشترك و يگانه راهبردهاي ناسازگارانه تنظيم شناختي هيجان در پيش بيني مشكلات هيجاني دانشجويان پرستاري بود. روش: پژوهش از نوع تحقيقات توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل دانشجويان مقطع كارشناسي رشته پرستاري دانشگاه علوم پزشكي تبريز در سال تحصيلي 96-1395 بود. تعداد 207 نفر از دانشجويان به روش نمونهگيري تصادفي ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامههاي علايم اضطراب و افسردگي (واتسون وهمكاران، 2007) و راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان (گارنفسكي، كرايج و اسپينهاون، 2002). تحليل داده با روش آماري رگرسيون گامبه گام انجام شد. يافته ها: نتايج ضرايب رگرسيون مربوط به پيشبيني سهم يگانه راهبردهاي ناسازگارانه تنظيم شناختي هيجان با توجه به ضرايب بتا و مقدار t، نشخوار ذهني، سرزنش ديگران و سرزنش خود به شكل يگانه تأثير معناداري بر مشكلات هيجاني داشتند (0.01 P<). نتايج مربوط به نقش تعاملي نيز نشان داد كه ضريب تأثير استاندارد راهبردهاي ناسازگارانه تنظيم شناختي هيجان معنادار است (0.01
چكيده لاتين :
Background: Emotions have been emphasized in many cognitive and behavioral theories and in some cases
play an important role in the development of psychological problems. However, research has overlooked the
common and unique role of maladaptive cognitive emotion regulation strategies in predicting emotional
problems. Aims: To investigate the common and unique role of maladaptive cognitive emotion regulation
strategies in predicting nursing students' emotional problems. Method: This was a descriptive correlational
study. The statistical population consisted of nursing undergraduate students of Tabriz University of Medical
Sciences in the academic year 2015-2016. 207 students were selected by simple random sampling method.
Research tools include the Anxiety and Depression Symptoms Questionnaire (Watson et al., 2007) and
Cognitive Emotion Regulation Strategies (Garnefsky, Krayg and Spinhaun, 2002). Data analysis was
performed by stepwise regression. Results: The results of regression coefficients for predicting single
contribution of maladaptive cognitive emotion regulation strategies with regard to beta coefficients and t-value,
subjective rumination, blaming others, and self-blame had a significant effect on emotional problems (P < 0/01).
Interactive role results also showed that standard coefficient of maladaptive cognitive emotion regulation
strategies was significant (P< 0/01). Conclusions: The higher the scores of students in maladaptive cognitive
emotion regulation strategies, the more emotional problems they have, so maladaptive cognitive regulation
strategies should be considered.