عنوان مقاله :
پيش بيني طلاق عاطفي بر اساس سواد عاطفي، سبك‌هاي مقابله‌اي، كيفيت زندگي، هيجان خواهي با ميانجي‌گري تاب آوري
عنوان به زبان ديگر :
Predicting emotional divorce based on emotional literacy, coping styles, quality of life, resilience mediation
پديد آورندگان :
علاقبند، ليلا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه مشاوره، تهران، ايران , پاشاشريفي، حسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه مشاوره، تهران، ايران , فرزاد، ولي اله دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه مشاوره، تهران، ايران , آقايوسفي، عليرضا دانشگاه پيام نور واحد قم - گروه روانشناسي، قم، ايران
كليدواژه :
تاب آوري , هيجان خواهي , كيفيت زندگي , سبك‌هاي مقابله‌اي , سواد عاطفي , طلاق عاطفي
چكيده فارسي :
زمينه: مطالعات متعددي به پيش بيني طلاق عاطفي و بررسي سبك هاي مقابله اي، كيفيت زندگي، هيجان خواهي و تاب اوري پرداخته اند. اما پيرامون پيش بيني طلاق عاطفي بر اساس سواد عاطفي، سبك‌هاي مقابله‌اي، كيفيت زندگي، هيجان خواهي با ميانجي‌گري تاب آوري شكاف تحقيقاتي وجود دارد. هدف: پيش بيني طلاق عاطفي بر اساس سواد عاطفي، سبك‌هاي مقابله‌اي، كيفيت زندگي و هيجان خواهي با ميانجي‌گري تاب آوري بود. روش: پژوهش از نوع همبستگي با رويكرد مدل ساختاري بود. جامعه آماري شامل زنان متأهل شاغل در مدارس ابتدايي دولتي شهر تهران در سال 98-97 بود تعداد 250 نفر با روش نمونه گيري تصادفي چندمرحله اي به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند از: پرسشنامه طلاق عاطفي گاتمن (2008)، كيفيت زندگي واروشريون (1992)، سبك‌هاي مقابله‌اي لازاروس – فولكمن (1985)، هيجان خواهي زاكرمن (1964)، كاركردهاي روانشناختي خانواده ايراني كيميايي (1388) و تاب آوري كانر و ديويدسون (2003). تحليل داده ها با استفاده از آزمون همبستگي پيرسون، تحليل مسير و بوت استرپينگ انجام شد. يافته ها: كيفيت زندگي و سواد عاطفي به طور مستقيم و منفي، سبك مقابله اي هيجان مدار و هيجان خواهي بطور مستقيم و مثبت بر طلاق عاطفي تأثير دارند (0/05 ≥p). نتيجه گيري: مي‌توان طلاق عاطفي را بر اساس تابآوري پيش بيني كرد.
چكيده لاتين :
Background: Numerous studies have predicted emotional divorce and the study of coping styles, quality of
life, excitement, and resilience. But there is research on predicting emotional divorce based on emotional
literacy, coping styles, quality of life, and excitement through the mediation of resilience. Aims: Predicting
emotional divorce was based on emotional literacy, coping styles, quality of life, and emotion-seeking
mediation. Method: The study was correlational with structural model approach. The statistical population
consisted of married women working in public elementary schools in Tehran in 1997-98. 250 persons were
selected by multistage random sampling method. The instruments are: Gutman's Emotional Divorce
Questionnaire (2008), Varoshrion's Quality of Life (1992), Lazarus-Folkman Coping Styles (1985),
Zuckerman's Emotion-seeking (1964), Psychological Functions of the Iranian Chemical Family (2009), and
Conner and Davidson Resilience. (2003). Data were analyzed using Pearson correlation test, path analysis, and
bootstrapping. Results: Quality of life and emotional literacy directly and negatively, emotional coping style
and emotion-seeking directly and positively influenced emotional divorce (p≥ 0/05). Conclusions: Emotional
divorce can be predicted based on resiliency.
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي
