عنوان مقاله :
اثربخشي طرحواره درماني هيجاني در مقايسه با واقعيت درماني بر انتظارات از ازدواج در دختران مجرد مانده
عنوان به زبان ديگر :
Effectiveness of Emotional Schemata Therapy in comparison with Reality Therapy on marriage expectations in single girls
پديد آورندگان :
فتح اله زاده، نوشين دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن - دانشكده روان شناسي و علوم اجتماعي - گروه روان شناسي باليني، رودهن , بهبهاني، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - دانشكده علوم انساني - گروه مشاوره خانواده، تهران , كرمي نژاد، جاويد دانشگاه آزاد اسلامي واحد استهبان - گروه مشاوره خانواده، استهبان , محمودي، مصطفي دانشگاه آزاد اسلامي واحد بندر لنگه - گروه روان شناسي تربيتي، بندرلنگه , عبدي، منصور دانشگاه اراك - دانشكده علوم انساني - گروه روان شناسي، اراك
كليدواژه :
انتظار , ازدواج , دختران مجرد مانده , طرحوارههاي هيجاني , واقعيت درماني
چكيده فارسي :
هدف: هدف پژوهش تعيين اثربخشي طرحوارهها درماني هيجاني و مقايسه آن با واقعيت درماني بر انتظار از ازدواج در دختران مجرد مانده بود. روش: روش پژوهش شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون، پسآزمون، پيگيري دو ماهه و جامعه آماري 53 دختر مجرد 35 تا 40 ساله شهر تهران از سه مركز مشاوره در سال 1397 بود. از بين داوطلبان پس از غربالگري با پرسشنامه انتظار از ازدواج جونز و نلسون (1996)، 45 دختر انتخاب و به صورت تصادفي در گروه آزمايشي 1 طرحوارههاي هيجاني، گروه آزمايشي 2 واقعيت درماني و گروه گواه و در هر گروه 15 دختر جايگزين شد. براي گروه آزمايشي 1 از بسته درماني ليهي (2016) به مدت 8 جلسه 90 دقيقهاي و يكبار در هفته و براي گروه آزمايشي 2 از بسته درماني دوبا، گراهام، بريتزمن و ميناترا (2009) در سه مرحله و در 6 جلسه 60 دقيقهاي يكبار در هفته استفاده و دادهها با استفاده از طرح تحليل واريانس آميخته تحليل شد. يافتهها: نتايج در سطح معناداري 0/05>P، حاكي از تأثير مداخله طرحواره هيجاني بر انتظار بدبينانه (18/03=P)، انتظار آرمانگرايانه (19/52=F) و انتظار واقعگرايانه از ازدواج (6/6=F) و مداخله واقعيت درماني بر انتظار بدبينانه (25/81=F)، انتظار آرمانگرايانه (16/49=F) و انتظار واقعگرايانه از ازدواج (5/65=F) و پايداري اين تأثير در مرحله پيگيري در هر دو مداخله بود. نتايج نشان داد كه ميزان اثربخشي دو شيوه درمان تفاوت معناداري با يكديگر ندارد (P=0/11). نتيجهگيري: از آنجا كه هر دو مداخله منجر به كاهش نگرش و تصوير آرمان ناكارامد از انتظارات بدبينانه از ازدواج دختران مجرد مي شود؛ بنابراين بهترين ابزار كمك كننده جهت شناسايي موقعيت برانگيزاننده طرحواره و شرايط اينجا و اكنون است و زمينه تغيير در فرد و به تبع آن در حوزه ازدواج را فراهم ميكند.
چكيده لاتين :
Aim: The aim was to determine effectiveness of Emotional Schemata Therapy (EST) in comparison with Reality Therapy (RT) on marriage expectations in single girls. Method: Method was quasi-experimental with pre-test, post-test and a two-month follow-up. Statistical population included 53 single girls aged 35-40 years from three consulting centers of Tehran, in 2018. Tool was Jones and Nelson Marriage Expectation Scale (1996). 45 girls were selected among the volunteers whom were screened and randomly assigned into experimental group I for EST, experimental group II for RT, and control group (15 each). The Leahy Treatment Package (2016) was used for experimental group I for eight 90-minute sessions, once a week. For experimental group II, Duba, Graham, Britzmann, and Minatra Treatment Package (2009) was used in three stages and in six 60-minute sessions, once a week. The data were analyzed using mixed variance of analysis. Results: The results of EST indicated these effects at the significance level of P< 0.05; on pessimistic expectation (F = 18.03), idealistic expectation (F = 19.52), and realistic expectation of marriage (F = 6.6). The effects of RT were; on pessimistic expectation (F = 25.81), idealistic expectation (F = 16.49), and realistic expectation (F = 5.56). The effects were stable at the follow-up stage in both of the groups. The results also showed that the efficacy of the two therapeutic methods was not significantly different (P = 0.11). Conclusion: Both of the interventions have led to reductions in pessimistic attitudes and dysfunctional ideal images of marriage expectations in single girls. Thus, these interventions provide the best tool to help the individual to identify a schema-triggering situation and the conditions of “Here and Now”. In other words, they are catalysts for individual’s change in the field of marriage.
عنوان نشريه :
روان شناسي كاربردي