عنوان مقاله :
واكاوي نظريه انتقادي در گفتمان هنر اجتماعي-سياسي پستمدرن
پديد آورندگان :
طاهري ، محبوبه دانشگاه الزهرا (س) - دانشكده هنر , افضل طوسي ، عفت السادات دانشگاه الزهرا (س) - دانشكده هنر , نوذزي ، حسينعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - دانشكده حقوق و علوم سياسي
كليدواژه :
پسامدرن , نظريهانتقادي , هنر اجتماعي , هنر سياسي.
چكيده فارسي :
طرح مواضع پستمدرنيسم و نظريهانتقادي در جامعه قرن بيستمي، ابعاد جديدي در رويكرد تفكر انتقادي بهوجود آورد. تأثيري كه نظريهانتقادي بر انديشه سياسي، فرهنگي و جامعهشناسي در نقد و دگرگونساختن جامعه مطرحكرد، موضعي مقابل شرايط سلطه و سركوب بود. از سويي پستمدرن، نگرش انتقادي به مدرن در همه ابعاد است؛ اين دو جريان، حركتي به سوي نوع جديدي از جامعه عقلاني را ايجاد كردند. از آنجايي كه هنر نمود روح دوران در جوامع است، در دوران معاصر با نگرشي نقادانه، شيوه بازتوليد هنري را در عصر پسامدرن معرفي مينمايد كه معرف سير تحولات جوامع در كنش اجتماعي تحتعنوان هنر متعهد است. پژوهش حاضر با روش توصيفي-تحليلي و با استناد به منابع كتابخانهاي در تلاش است تا با اين فرض كه نمونههاي هنرِانتقادي كه با ايجاد آگاهي و بيداري اجتماعي در پي عدالتاجتماعي در برابر نظام سلطه در جوامع معاصر است، هنر متعهد را با درنظرداشتن شيوه انتقادي هنر پستمدرن و نظريهانتقادي (قرائت هوركهايمر و آدورنو) مطالعه كند. بنابراين ميتوان نتايج را براساس تحليل نمونههاي هنر در حيطه بيان اجتماعي و سياسي بدينصورت تبييننمود: هنرِانتقادي در نگرش اجتماعي-سياسي نمود بيان اعتراضي-اجتماعي هنر با ويژگيهاي پستمدرن است كه با مطرحشدن صداي مخالف و زير سئوالبردن ساختار قدرت، بيانگر شكل تحققيافته نظريهانتقادي است.
عنوان نشريه :
هنرهاي زيبا هنرهاي تجسمي