پديد آورندگان :
حيدري، محمد دانشگاه اصفهان , قاسمي، وحيد دانشگاه اصفهان , رناني، محسن دانشگاه اصفهان , ايمان، محمدتقي دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
فرهنگ مالياتي , الگوي پارادايمي , مطالبه گري غيرهنجارمند , مؤديان مالياتي , اصفهان
چكيده فارسي :
اين مطالعه كيفي، با هدف كشف نظام معنايي مؤديان مالياتي در رابطه با پديده ماليات و ارائه الگوي
داده بنياد فرهنگ مالياتي در بستر موردمطالعه به انجام رسيد. روش مورداستفاده در اين پژوهش، نظريه زمينه اي به‌عنوان يكي از روش هاي اصلي پژوهش كيفي است. دادههاي اين پژوهش از طريق مصاحبه عميق و شيوه نمونه گيري هدفمند- نظري با سي نفر از مؤديان مالياتي شهر اصفهان گردآوري و جهت تحليل داده‌ها از سه شيوه كدگذاري باز، محوري و گزينشي و همچنين ابزار تحليلي پارادايم استفاده شد. داده هاي گردآوري‌شده در قالب تعدادي مقوله عمده و يك مقوله هسته كدگذاري و تحليل شدند. الگوي پارادايمي ارائه‌شده شامل سه بعد شرايط، عمل- تعامل ها و پيامدها است كه بر مبناي نتايج پژوهش در بعد شرايط شامل شرايط علي (اقتصاد رانتجويانه، نظام مندي ماليات، شفافيت قوانين مالياتي، اقتدارگرايي مالياتي)، شرايط زمينه اي (هزينه رواني تمكين، انصاف رويه اي مالياتي، كنش متقابل واگرا و اعتماد متقابل كنشگران) و شرايط مداخله گر (عدالت مالياتي، سلامت اقتصادي مسئولين، پاسخگويي مالياتي و كارآمدي مصارف ماليات) در بعد عمل- تعامل (ماليات به‌مثابه نفع مشترك، ماليات به‌مثابه تكليف و تمكين جبرمحور) و در بعد پيامدها (نارضايتي مؤديان، غيرشفاف شدن فعاليت هاي اقتصادي و تقويت اقتصاد سايه) است كه حول يك مقوله هسته به نام «مطالبهگري نامتوازن غيرهنجارمند» شكل گرفته اند.
چكيده لاتين :
This qualitative study aimed to discover the meaning system of taxpayers and their interpretation of the phenomenon of taxation, and to present a grounded model of tax culture in the context of study. The grounded theory, which is one of the main qualitative methods of research, was used in this study. The required data were collected through in-depth interviews with 30 taxpayers in Isfahan. The sample was selected through purposive - theoretical sampling. Open, axial, and selective coding and Paradigm analytical tool were used to analyze the collected data. Next, the data were coded into main categories and one core category. The proposed paradigmatic model consisted of three dimensions, i.e., conditions, actions-interactions, and consequences. According to the results, the first dimension, conditions, comprising Causal-contextual conditions (rent-seeking economy, tax systemization, transparency of tax laws, tax authoritarianism(, Contextual conditions (psychological cost of compliance, procedural fairness of tax, divergent interaction and mutual trust between actors), and interventional conditions (tax justice, economic health of authorities, tax accountability and tax expenditure efficiency), in the dimension action-interaction (tax as a common interest, taxes as duty and Force-based compliance) and in the dimension of consequences (taxpayers’ dissatisfaction, non-transparency of economic activity, strengthening the shadow economy) that have been formed around a core category called " Non-normative unbalanced claiming".
