عنوان مقاله :
كاريزما و شبه كاريزما مروري انتقادي بر نظريه سياستِ كاريزماتيك وبر
پديد آورندگان :
اسدالهنژاد، مهسا دانشگاه تربيت مدرس
كليدواژه :
كاريزما , بوروكراسي , دموكراسي , شبه كاريزما , سياست بوروكراتيك , سياست كاريزماتيك
چكيده فارسي :
غالباً در زبان فارسي وبر از طريق پارسونز و تفسير وي از جامعهشناسي سياسي او شناخته شدهاست. بدين ترتيب ماكس وبر در ادبياتِ علوم اجتماعيِ ما عموماً بهعنوانِ فردي كه نظريهپرداز بوروكراسي و قفس آهنينِ آن است معرفي گرديده. جامعهشناسيِ سياسي وبر در نسبت با معنايِ كاريزما[1] و قدرتِ خلاقِ آن كمتر مورد توجه قرار گرفته يا به صورتِ منفك از نظريه بوروكراسي ترسيم شدهاست. در اين متن تلاش شده تا نشان داده شود كه وبر چه تفسيري از قدرتِ خلاقه مردم در سياستِ مدرن داشت. تفسيري كه در مخالفت با اهميتِ بوروكراسي قرار ميگرفت و در عوض راه به بازكردنِ فضايي براي ظهورِ شبهكاريزما[2] درون يك نظامِ پارلماني و قانوني ميبُرد. در اين تفسير سعي بر آن است تا تدقيق نظري در خصوصِ معنا، ريشهها و دلالتهايِ كاريزما صورت گيرد و نشان داده شود كه سياستِ مطلوبِ مدرنِ وبري نه يك سياستِ بوروكراتيك كه يك سياستِ كاريزماتيك است. در اين مسير متون خودِ وبر و شرحهايي كه سياست كاريزماتيك را برجسته ساخته، مطالعه شدهاند. در انتهاي متن نيز بنبستِ منظومه مفهومي وبر در نسبت پارلمان با كاريزما واكاويده شدهاست.
چكيده لاتين :
this article has no abstract
عنوان نشريه :
جامعه شناسي ايران