تبيين استعاري مدل حاكميت در بيان قرآن كريم

اين مقاله در پي آن است تا ضمن بررسي اجمالي انتقادات وارده به نظريات «حكمراني خوبِ» غربي، و با هدف دستيابي به نظريه‌اي اسلامي از حكمراني، به مطالعه ي قرآن كريم پرداخته است. نظر به حجم آيات قرآن در توضيح ابعاد حكمراني فرعوني، سعي شده با استخراج الگويي از آن به‌عنوان «حكمراني بد»، به روشن شدن سر ديگر طيف كه «حكمراني خوب» پرداخته شود. باروش تحقيق موضوعي در قرآن، آيات مرتبط مورد تدبر قرارگرفته و پس از به دست آوردن مفاهيم اوليه و بازبيني آن‌ها، مدل حكمراني فرعون با بهره‌گيري از استراتژي استدلال استعاره‌اي استخراج شد. در مدل به‌دست‌آمده روشن شد كه حكمراني از منظر قرآن داراي دو بعد باطني و ظاهري است و باطن آن كه معادل نسبت حكمراني با خداوند است، ظاهر آن كه همانا نسبتش با مردم را شامل مي‌شود، متجلي مي‌شود. هر يك از اين ابعاد داراي سه بخش نگرش، رويكرد و عملكرد هستند كه بر يكديگر اثر مي‌گذارند.