عنوان مقاله :
اثرات زمان استفاده از eCG بر كارايي توليدمثلي ميشهاي نژاد شال در روش كوتاه مدت همزمانسازي فحلي در فصل توليدمثلي
پديد آورندگان :
فردوسي ، حميدرضا دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماريهاي توليدمثل , وجگاني ، مهدي دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماريهاي توليدمثل , قراگوزلو ، فرامرز دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماريهاي توليدمثل , طالب خان گروسي ، مسعود دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماريهاي توليدمثل , نياسري نسلجي ، امير دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماريهاي توليدمثل , اكبري نژاد ، وحيد دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماريهاي توليدمثل
كليدواژه :
همزمانسازي فحلي , eCG , فصل توليدمثل , ميش , PGF2α
چكيده فارسي :
زمينۀ مطالعه: همزمانسازي فحلي، ابزاري ارزشمند در مديريت توليدمثل ميش است. هدف: هدف از انجام اين مطالعه، بررسي كارآيي و بهترين زمان استفاده از eCG در برنامه كوتاه مدت همزمانسازي فحلي مبتني بر GnRH-PGF2α در فصل توليدمثل در ميشهاي نژاد شال بود. روشكار: 160 رأس ميش 6-2 ساله غيرآبستن انتخاب و بهصورت تصادفي به 4 گروه مساوي تقسيم شدند. به همه ميشها در روز صفر، 25 ميكرو گرم آلارلين استات (آنالوگ GnRH) و در روز پنج، 75 ميكرو گرم ديكلوپروستنول (آنالوگ PGF2α)، تزريق گرديد. به گروه اول (شاهد) هورمون ديگري تزريق نشد. گروههاي دوم تا چهارم به ترتيب 48 ساعت قبل، 24 ساعت قبل و همزمان با تزريق PGF2α، 400 واحد بينالمللي eCG دريافت كردند. ميشها تا 96 ساعت پس از تزريق PGF2α، در معرض قوچهاي بارور قرار گرفتند. غلظت پروژسترون خون پيش از تزريق و ده روز پس از تزريق PGF2α اندازهگيري شد. نتايج: غلظت پروژسترون پيش از تزريق PGF2α تفاوتي بين گروههاي آزمايشي مختلف نشان نداد (P 0/05)، ولي غلظت آن 10 روز پس از تزريق PGF2α، در گروههاي 2 و 3 نسبت به گروههاي 1 و 4 بالاتر بود (P 0/05). درصد بروز فحلي در پي استفاده همزمان eCG و PGF2α در مقايسه با ساير گروهها افزايش يافت (P 0/05). درصد بروز فحلي، طي روز اول پس از تزريق PGF2α در گروههاي دوم و سوم به طور معنيداري از گروه اول و چهارم بيشتر بود (P 0/05). همچنين اختلاف معنيداري بين درصد بروز فحلي طي روز دوم، بين گروههاي اول و چهارم و گروههاي دوم و سوم مشاهده گرديد (P 0/05). ميانگين زمان شروع فحلي پس از تزريق PGF2α بهطور معنيداري در گروههاي دوم و سوم كمتر از گروه اول و چهارم بود (P 0/05). نرخ آبستني، ميزان برهزايي، چندقلوزايي و نرخ تزايد گله اختلاف معنيداري را در بين گروههاي آزمايشي نشان نميدادند (P 0/05). نتيجهگيري نهايي: استفاده از eCG در زمانهاي مختلف (24 و 48 ساعت قبل و همزمان با PGF2α)، در روش كوتاه مدت همزمانسازي فحلي مبتني بر GnRHPGF2α در فصل جفتگيري، ميتواند بر روي شاخصهاي فحلي موثر باشد. با توجه به تنوع تودههاي گوسفند كشور، استفاده همزمان eCG و PGF2α در روش كوتاه مدت، ممكن است نتايج قابل قبولي داشته باشد.
عنوان نشريه :
مجله تحقيقات دامپزشكي