شماره ركورد :
1143517
عنوان مقاله :
اثرات زمان استفاده از eCG بر كارايي توليدمثلي ميش‏‌هاي نژاد شال در روش كوتاه مدت همزمان‏‌سازي فحلي در فصل توليدمثلي
پديد آورندگان :
فردوسي ، حميدرضا دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماري‌هاي توليدمثل , وجگاني ، مهدي دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماري‌هاي توليدمثل , قراگوزلو ، فرامرز دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماري‌هاي توليدمثل , طالب خان گروسي ، مسعود دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماري‌هاي توليدمثل , نياسري نسلجي ، امير دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماري‌هاي توليدمثل , اكبري نژاد ، وحيد دانشگاه تهران - دانشكده دامپزشكي - گروه مامايي و بيماري‌هاي توليدمثل
از صفحه :
109
تا صفحه :
117
كليدواژه :
همزمان‎سازي فحلي , eCG , فصل توليدمثل , ميش , PGF2α
چكيده فارسي :
زمينۀ مطالعه: همزمان‎سازي فحلي، ابزاري ارزشمند در مديريت توليدمثل ميش است. هدف: هدف از انجام اين مطالعه، بررسي كارآيي و بهترين زمان استفاده از eCG در برنامه كوتاه‎ مدت همزمان‏سازي فحلي مبتني بر GnRH-PGF2α در فصل توليدمثل در ميش‏هاي نژاد شال بود. روش‌كار: 160 رأس ميش 6-2 ساله غيرآبستن انتخاب و به‏صورت تصادفي به 4 گروه مساوي تقسيم شدند. به همه ميش‎ها در روز صفر، 25 ميكرو گرم آلارلين استات (آنالوگ GnRH) و در روز پنج، 75 ميكرو گرم ديكلوپروستنول (آنالوگ PGF2α)، تزريق گرديد. به گروه اول (شاهد) هورمون ديگري تزريق نشد. گروه‏هاي دوم تا چهارم به ترتيب 48 ساعت قبل، 24 ساعت قبل و همزمان با تزريق PGF2α، 400 واحد بين‎المللي eCG دريافت كردند. ميش‌ها تا 96 ساعت پس از تزريق PGF2α، در معرض قوچ‎هاي بارور قرار گرفتند. غلظت پروژسترون خون پيش از تزريق و ده روز پس از تزريق PGF2α اندازه‌گيري شد. نتايج: غلظت پروژسترون پيش از تزريق PGF2α تفاوتي بين گروه‎هاي آزمايشي مختلف نشان نداد (P 0/05)، ولي غلظت آن 10 روز پس از تزريق PGF2α، در گروه‎هاي 2 و 3 نسبت به گروه‌هاي 1 و 4 بالاتر بود (P 0/05). درصد بروز فحلي در پي استفاده همزمان eCG و PGF2α در مقايسه با ساير گروه‎ها افزايش يافت (P 0/05). درصد بروز فحلي، طي روز اول پس از تزريق PGF2α در گروه‎هاي دوم و سوم به طور معني‌داري از گروه اول و چهارم بيشتر بود (P 0/05). همچنين اختلاف معني‌داري بين درصد بروز فحلي طي روز دوم، بين گروه‎هاي اول و چهارم و گروه‎هاي دوم و سوم مشاهده گرديد (P 0/05). ميانگين زمان شروع فحلي پس از تزريق PGF2α به‎طور معني‎داري در گروه‏هاي دوم و سوم كمتر از گروه اول و چهارم بود (P 0/05). نرخ آبستني، ميزان بره‎زايي، چندقلوزايي و نرخ تزايد گله اختلاف معني‎داري را در بين گروه‎هاي آزمايشي نشان نمي‎دادند (P 0/05). نتيجه‌گيري نهايي: استفاده از eCG در زمان‎هاي مختلف (24 و 48 ساعت قبل و همزمان با PGF2α)، در روش كوتاه مدت همزمان‎سازي فحلي مبتني بر GnRHPGF2α در فصل جفت‎گيري، مي‎تواند بر روي شاخص‌هاي فحلي موثر ‏باشد. با توجه به تنوع توده‌هاي گوسفند كشور، استفاده همزمان eCG و PGF2α در روش كوتاه مدت، ممكن است نتايج قابل قبولي داشته باشد.
عنوان نشريه :
مجله تحقيقات دامپزشكي
لينک به اين مدرک :
بازگشت