عنوان مقاله :
اسطورهزدايي در كوشنامه
پديد آورندگان :
اتوني ، بهزاد دانشگاه آيت الله بروجردي , اتوني ، بهروز دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم
كليدواژه :
كوشنامه , ايرانشان بن ابيالخير , اسطورهزدايي , ديو
چكيده فارسي :
يكي از برترين و مهمترين بنيادهاي اسطوره حماسه است كه بر ستيز و تقابل ناسازها استوار شده است. اسطوره در ذاتِ خود، مينوي و آنجهاني است؛ اما حماسه مانند زاده اسطوره رويكردي زميني و اينجهاني دارد. درحقيقت فرايند اينجهانيشدنِ نمادهاي اسطورهايْ ساز و كارِ داستانهاي حماسي را پديد ميآورد؛ بهگونهاي كه رويارويي خدايان و ضدّخدايان كه در سرشت حماسي است، اندكاندك به رويارويي تبارها يا پهلوانان بزرگ و آييني با نيروهاي زيانبار و ضدّقهرمانان ميانجامد. بيشترِ منظومههاي حماسي پارسي زيرساختي اساطيري دارد و در آنها ردّپاي آشكار شخصيتها و بنمايههاي اساطيري را ميتوان يافت. در اين منظومهها، كوشنامه ايرانشان بن ابيالخير كه در ابتداي قرن ششم هجري سروده شده است، يك استثناست؛ زيرا برخلافِ ديگر حماسههاي پارسي ميكوشد از پيكره حماسه اسطورهزدايي كند. در اين مقاله سه روشِ اسطورهزدايي از حماسه در منظومه كوشنامه معرفي شده است كه عبارت است از: 1) خردپذيركردنِ روايتها و رخدادهاي اساطيري؛ 2) ذكر شخصيتهاي ديني و تاريخي در كنارِ شخصيتهاي اساطيري؛ 3) نبودِ برخي بنمايههاي اساطيري و پهلوانيِ رايج در حماسههاي اسطورهاي. نگارندگان در اين جستار برآناند تا با بهرهگيري از حماسهپژوهيِ تطبيقي، داستانها و بنمايههاي اساطيرياي را كه در كوشنامه اسطورهزدايي شده است، در قياس با ديگر منظومههاي حماسي نشان دهند.
عنوان نشريه :
متن شناسي ادب فارسي