ارائه الگوي ترور شخصيت در سازمان (نمونه‌پژوهي: سازمان‌هاي دولتي شهرستان خرم‌آباد)

هدف: اين پژوهش با هدف غايي شناسايي علل و ريشه‌هاي ترور شخصيت در سازمان‌هاي دولتي شهر خرم‌آباد انجام شد. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف كاربردي و از لحاظ روش جزء پژوهش‌هاي آميخته (كيفي ـ كمّي) است. جامعه آماري در بخش كيفي شامل مديران ارشد، مياني، كارشناسان خبره و سه تن از اساتيد دانشگاه بود. در بخش كيفي براي نمونه‌گيري از روش گلوله برفي و براي جمع‌آوري اطلاعات از روش مصاحبه استفاده شد و بر اساس قاعده اشباع نظري تعداد 25 مصاحبه انجام گرفت. در بخش كمّي هدف آزمون مدل كيفي طراحي‌شده در يك جامعه بزرگ‌تر بود. براي جمع‌آوري اطلاعات از پرسش‌نامه ‌ساخته‌شده پژوهشگر استفاده شد. جامعه آماري در اين بخش كاركنان و مديران مطلع از موضوع پژوهش بودند. يافته‌ها: بر اساس نتايج بخش كيفي شرايط علي ترور شخصيت عوامل فردي، عوامل سازماني و گروهي بودند. پديده‌محوري كينه‌توز، كوچك بود. عوامل زمينه‌اي شبكه‌هاي قدرت، ادراك بي‌عدالتي و ترس از دست‌دادن موقعيت بودند. متغيرهاي عدم تطابق گفتار با رفتار و رسيدن به مديران بالاتر به‌عنوان عوامل مداخله‌گر تعيين شدند. بدگويي پشت سر يكديگر، جنگ رواني، تخريب واقعيت‌ها، تهمت و افترا و تلاش براي بي‌اعتمـادسازي، از راهبــردهاي ترور شخصيت محســوب مي‌شوند. پيامدهاي ترور شخصيت در سه بعد فردي، سازماني و گروهي قرار گرفتند. نتيجه‌گيري: در بروز ترورشخصيت مجموعه‌اي از عوامل فردي و شخصيتي تأثيرگذار هستند كه براي از بين بردن اين پديده به اصلاح در دو حوزه شخصيت فرد و سازمان نياز است.