بازخواني قرائت‌‌هاي مختلف از قطعنامه 598؛ از روايت تا حقيقت

نظر به اينكه تحليل و تفسيرهاي صاحب ‌نظران، ارزيابي آن ‌ها از روند تحولات تاريخ را بيان مي ‌سازد و همچنين ادبيات توليدشده در اين زمينه در شكل ‌گيري اذهان و باورهاي جامعه، نقش و تأثير بسزايي دارد؛ پرداختن به روايت ‌هاي پژوهشگران از تاريخ معاصر مخصوصاً جنگ تحميلي حائز اهميت است؛ البته از سوي ديگر نيز بايد توجه داشت كه ماهيت پيچيده و لايه ‌هاي پنهان تحولات جنگ به ويژه پذيرش قطعنامه 598، ديدگاه ‌ها و پرسش ‌هاي گوناگوني را به وجود آورده است. ازاين‌ رو بررسي روايت ‌هاي نقل‌شده از جانب مسئولان و محققان تاريخ، ارزش ويژه ‌اي به خود گرفته است. در اين پژوهش مسئله بنيادي و محوري، تحليل روايت ‌هايي است كه دربارۀ پذيرش قطعنامه در برهه ‌اي از تاريخ جنگ، بيان شده است.يافته هاي تحقيق گوياي آن است كه روايت هاي مطرح ‌شده در خصوص پذيرش قطعنامه 598 از سوي برخي مسئولان و جمعي از پژوهشگران به ‌گونه ‌اي ارائه شده است تا پذيرفتن قطعنامه را به نوعي تئوريزه نموده و آن را حركت هوشمندانه مسئولان! تلقي نمايد.