تحليل تطبيقي سهراب در شاهنامه و ببهروواهن در مهابهارات

سهراب يكي از شخصيت‌هاي اسطوره‌اي حماسۀ ملي ايرانيان، شاهنامه، از وجوه متعدد، شباهت‌هاي فراوان با «ببهروواهن»، شخصيت حماسۀ مهابهارات دارد. مشتركات و مشابهات اين دو در زمينه‌هاي گوناگوني قابل بررسي است. ريشۀ مشترك نام هر دو شخصيت، نسب‌نامۀ خانوادگي، سرگذشت مشابه، داستان ازدواج پدر و مادر اين دو با نكات و جزئيات مشابه، اقامت هردو نزد خانوادۀ مادري و به دور از پدر، نقش يك اسب ويژه در پيش‌برد داستان، رويارويي با پدر در ميدان نبرد پس از ساليان بسيار، نقش نيروهاي فراطبيعي در داستان، كشته شدن يكي از طرفين جنگ در آوردگاه و كوشش براي به دست آوردن نوش‌دارو، از شاخص‌ترين اشتراكات اين دو شخصيت حماسي ايران و هندوستان به‌شمار مي‌آيند. با اين حال با بررسي ژرف و دقيق سرگذشت سهراب و داستان ببهروواهن، به وجوه افتراق قابل توجهي نيز بين دو شخصيت دست مي‌يابيم كه حتا گاه مسير دو داستان را به طور كلي از يك ديگر متمايز مي‌كند و سرنوشت‌هاي كاملاً متفاوتي را براي اين دو شخصيت رقم مي‌زند. نويسندگان در اين پژوهش درصدد هستند تا با بهره‌گيري از شيوۀ تطبيقي، وجوه اشتراك و افتراق ميان اين دو شخصيت را بررسي كنند و به اين پرسش پاسخ دهند كه مباني اشتراك و اختلاف مهابهارات و شاهنامه در داستان‌هاي مربوط به اين دو شخصيت كدام است؟