بازنمايي بدن و تحليل كنش‌هاي بدني ضدّقهرمان در منظومه‌ي حماسي كوش‌نامه

بدن به صورت اجتماعي ساخته مي شود، يعني حاصل يك تبيين اجتماعي و فرهنگي به شمار مي رود. بنابراين، فنون بدني انسان واقعيت هايي مرتبط با جامعه و فرهنگ هستند، نه طبيعتي زايشي يا زيستي كه خود را به كنش گران تحميل كنند. افزون بر اين كه در پيرامون مفهوم بدن، تركيبي گسترده از وقايع اجتماعي و فرهنگي وجود دارد، ادراك نيز، پديداري بدني است نه رويدادي ذهني و انسان در مقام فاعلي بدن مند در جهان ادراك مي كند. بنابراين، ساختار ادراك، درست همان ساختار بدن است و خودِ جهان نيز در مقام ميداني براي آگاهي و عمل براي ما گشوده است. از اين ديدگاه، خوانش متون حماسي كه تن آدمي را مركز توجه قرار مي دهند و ريشه در آرمان هاي جمعي و ملي و منطق هاي فرهنگي دارند اهميت پيدا مي كند و در اين ميان، بررسي منظومه حماسي كوش نامه با محوريت ضدِّ قهرماني آشوب گر و زشت روي كه داراي ويژگي ها و كنش هاي بدني متفاوت از قهرمانان حماسي فارسي است، حائز اهميت است؛ به اين منظور، نگارنده به تبيين و تحليل كنش هاي بدني در منظومه حماسي كوش نامه پرداخته و نتايج حاصل از آن را با داده هاي نمادشناسي تطبيق داده است.