عنوان مقاله :
هجوم مغول و گسست تاريخي خوارزم از ايران
پديد آورندگان :
خسرو آبادي ، مريم دانشگاه يزد - گروه تاريخ
كليدواژه :
خراسان بزرگ , خوارزم , خيوه , جغتاييان , مغول
چكيده فارسي :
پيش از حمله مغول، مورخان و جغرافيدانان مسلمان، ماوراءالنهر را بخشي از مملكت ايران و در پيوندهاي تاريخي، سياسي و جغرافيايي با خراسان بزرگ ميدانستند و به همگرايي و ارتباط عميق تاريخي اين منطقه با خراسان تاريخي نظر داشتند. كوچرواني مانند كوشانيان، هياطله و بخصوص كوچروهايي كه پس از اسلام بر اين نواحي فرمان راندند مانند قراخانيان، سلجوقيان، قراختاييان و خوارزمشاهيان، هرگز روابط تاريخي بين اين مناطق و فضاي داخلي ايران را قطع نكرده و حتي گاه در مقاطعي دولتهاي مقتدري تشكيل دادند كه از مرزهاي سيحون تا بغداد امتداد داشت. نگاه آنان همواره به سمت غرب بود و همين نگاه پيوستگي دائمي از منظر سياسي، اجتماعي و اقتصادي ايجاد ميكرد. به نظر ميرسد ماوراءالنهر و بخصوص خوارزم پس از هجوم مغول، ارتباط تاريخي خود با ايران را از دست داده است. در واقع حاكمان غير ايراني پيش از هجوم مغول كه ميتوان آنان را خويشاوندان فرهنگي مغولان دانست، باوجود ساختارِ سياسي، اجتماعي، اقتصادي شبه مغولي، سبب اين گسست تاريخي نشدند. اين گسست، حاصل هجوم مغول بود. حمله مغولان و بهتبع آن، نحوه تقسيم متصرفات چنگيزي، پيامدهاي تاريخي عميقي برجاي گذاشت. سنگ بناي اين نتايج با مشخص شدن موقعيتهاي جغرافيايي آغاز شد. اين تقسيمبندي از آن رو اهميت داشت كه مرز موضوع هويتي بود. در اين ميان خوارزم كه از لحاظ جغرافيايي از ايران و ماوراء النهر جدا شده بود، از نظر هويت مسيري متفاوت را طي ميكرد. هويتي كه در ابعاد سياسي، اجتماعي و اقتصادي تغيير يافت. در اين پژوهش با روش تحليل تاريخي، تلاش شده است تا ضمن توضيح جنبههايي از همگرايي تاريخي خوارزم، ايران و ماوراءالنهر، تبعات هجوم مغول مورد واكاوي قرار گيرد
عنوان نشريه :
پژوهشنامه خراسان بزرگ