عنوان مقاله :
بررسي تصويرشناسانه مشهد در سفرنامۀ از خراسان تا بختياري اثر هانريرنه دالماني
پديد آورندگان :
فارسيان ، محمدرضا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان فرانسه , قاسمي آريان ، فاطمه دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
ادبيات تطبيقي , سفرنامه , هانريرنه دالماني , مشهد , تصويرشناسي , خود و ديگري
چكيده فارسي :
ادبيات تطبيقي، دانشي است كه به مطالعۀ تاريخ روابط ادبي بينالملل ميپردازد و قادر است دو كشور را بهواسطۀ نوعي روانكاوي ملي به يكديگر نزديك كند. در اين بين، سفرنامه ها يكي از مهمترين منابع جامعهشناسي و عناصر جهانگرايي ادبي هستند كه با مطالعۀ تطبيقي و دقيق آنها ميتوان به تصويري كلان از شرايط و اوضاع حاكم بر آنزمانِ جامعۀ «خود» و «ديگري» دستيافت. از ميان سياحان غربي كه از ديرباز، ايران را مقصد سير و سياحت خويش قرار دادند، هانريرنه دالماني جزو اندك سياحان فرانسوي است كه در قرن بيستم ميلادي به خراسان عزيمت ميكند و به بازنمايي تصاويري كلان از مشهد و ساكنانش در سفرنامهاش تحت عنوان از خراسان تا بختياري ميپردازد. اين پژوهش با تكيهبر رهيافت «تصويرشناسي» صورت گرفته است كه بهعنوان شاخهاي از ادبيات تطبيقي، بهطور ويژه تصوير كشورها و شخصيتهاي بيگانه در آثار يك نويسنده يا يك دوره و مكتب، در بستر آن مورد مطالعه و بررسي قرار ميگيرند و به روش توصيفيتحليلي، بر آن است تا به اين پرسشها پاسخ دهد كه هانريرنه دالماني در روايت خود چه تصاويري از مشهد را براي خواننده بازنمايي كرده و ذهنيت سياح چه تأثيري در نحوۀ انتقال آنها داشته است؟ نتايج نشان ميدهند كه روايات سياح، تصويرسازِ موضوعاتي نظير شرايط آبوهوا و شهرسازي، معماري اماكن، چاپارخانهها، حملونقل، صنعت، اقتصاد، امنيت، سياست، باورها، فرهنگ، آداب و رسوم مردم است كه با ديدگاهي مثبت، منفي و خنثي، اين تقابل ميان «خودِ اروپايي» و «ديگريِ شرقي» را هويدا ميسازد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه خراسان بزرگ