كليدواژه :
ايران , تركيه , خيزشهاي عربي , خاورميانه , عراق , سوريه , هويت , امنيت , ژئوپلتيك
چكيده فارسي :
مناقشۀ منطقهايِ ايران و تركيه در عراق و سوريه، به واقعيتهاي تاريخي حاكم بر روابط دو كشور برميگردد و قرائتهاي دوگانۀ سادهانگارانه در بيشتر موارد قادر به توضيح مسير رقابت و تعارض دو كشور نيستند؛ چرا كه موضوع به الگوهاي درازمدتي برميگردد كه در يك روند تاريخي، تغييراتي را در جابجايي توازن منطقهايِ قدرت به همراه داشته است. با وقوع خيزشهاي عربي، اين مناقشه با در نظر گرفتنِ مابهازايِ تاريخي آن، دوباره تحت تأثير ملاحظات هويتي و امنيتي در عراق و سوريه قرار گرفته است كه در پرتو آن، مسائل ارزشي ـ ايدئولوژيك با مسائل ژئوپلتيك و توازن قدرت و نقشهاي منطقهاي در هم گره خوردهاند. لذا با عنايت به اين فرض كه بحران سوريه و دگرگونيهاي عراق به رقابت تاريخي ميان تركيه و ايران به عنوان دو دولت ملي قدرتمند خاورميانه دامن زده است و رويكرد هر دو كشور بر اساس فعالسازي الگوهاي معطوف به موازنۀ قدرت، تثبيت حوزۀ نفوذ و انگارۀ دفع تهديد از هر طرف پيگيري ميشود؛ مقالۀ حاضر بر آن است تا با تشريح و تبيين چالشهاي دو كشور از منظر هويتي و امنيتي، به روشي تاريخي تطبيقي و با عنايت به نظريه «رئالستكراتيويسم»، عوامل و دلايل نگراني ميان دو كشور و افق آن را در پرتو دو متغير اثرگذار سوريه و عراق مورد واكاوي و تجزيه تحليل قرار دهد.